آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۷

چکیده

این پژوهش، جهتگیری هدف پیشرفت و بازدههای شناختی، عاطفی و اجتماعی دانشآموزان دختر و پسر مدارس نمونه و عادی مقطع راهنمایی شهر مرند را مورد مطالعه قرار داد. 130 نفر از دانشآموزان نمونه (دختر 60 و پسر 70 نفر) و 130 نفر دانشآموز از مدارس عادی دولتی ( 60 دختر و 70 پسر ) با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای ۴بر اساس جدول تعیین حجم نمونه مورگان و کریج سی انتخاب شدند. پرسشنامههای هدف پیشرفت، پرسشنامه اهداف جامعهپسند دانشآموزان، مقیاس نگرش کلاسی، مقیاس پایداری در تکلیف و مقیاس چالش برانگیز بودن تکلیف به منظور جمعآوری اطلاعات استفاده آزمونهای تعقیبی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان ! MANOVA شد. برای تحلیل آماری اطلاعات از داد که جهتگیری هدف تبحرگرایی دانشآموزان نمونه بالاتر از دانشآموزان عادی بوده است اما دانشآموزان مدارس عادی دولتی جهت گیری هدف پیشرفت عملکردگرایی بالاتری نسبت به دانشآموزان مدارس نمونه داشتند. یافتههای دیگر این پژوهش نشان داد، جهتگیری هدف پیشرفت عملکردگرایی و عملکردگریزی دانشآموزان دختر بالاتر از دانش آموزان پسر بوده است اما در تبحرگرایی با همدیگر تفاوت معناداری ندارند. بالاخره یافتههای این پژوهش نشان داد، دانش آموزان نمونه از لحاظ گرایش به انجام تکالیف چالش برانگیز، رفتار اجتماعی دریافت کمک از دیگران و تمایل به رفتارهای جامعهپسند از دانشآموزان عادی بالاتر بودند.

تبلیغات