هدف اصلی این پژوهش پاسخ به این پرسش اساسی است که زبان در ارتباط با امر جنسی چگونه به کار می رود و این چگونگی چه تصویری از آن را ترسیم کرده و به کدام اصول و روش ها در تربیت جنسی گرایش بیشتری دارد. در این پژوهش، پیچیدگی های کاربرد زبان در تربیت جنسی و نیز ضرورت درک زمینه های فرهنگی و اجتماعی در این نوع نگاه به تربیت جنسی به ویژه اثر ساختار قدرت در این سبک از کاربرد زبان موردنظر قرار گرفته است. وضعیت موجود ناظر به متونی است که همچنان از اعتبار قانونی برخوردار بوده و قابل استناد می باشند. برای دستیابی به این هدف، از روش تحلیل گفتمان انتقادی مبتنی بر رویکرد نورمن فرکلاف بهره گرفته شد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که گفتمان حاکم بر تربیت جنسی آموزش وپرورش ایران را باید «گفتمان مهار» نامید. از ویژگی های این گفتمان در تربیت جنسی توجه بیشتر به جنبه های سلبی تربیت جنسی می باشد. بازنمایی این گفتمان از واقعیت میل جنسی به گونه ای است که بیش از آنکه به فرصت های میل جنسی در زندگی سعادتمندانه متربی نگاه کند به تهدیدهای غریزه جنسی توجه دارد.