آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۰

چکیده

برخی از نظریه های اخلاق و رویکردهای تربیت اخلاقی، «محبت به مردم» را پایه اخلاق اجتماعی می دانند. محبت به همدیگر، در اسلام نیز توصیه شده است. هدف از این پژوهش، بررسی حدود و ثغور «محبت به مردم» در اسلام و نیز بررسی ظرفیت «محبت به مردم» برای این است که بتواند به عنوان پایه عاطفی اخلاق اجتماعی در نظر گرفته شود. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. یافته ها نشان داد که در اسلام «محبت به مردم»، به خودی خود دارای ارزش مطلق نیست و باید تابع ضوابطی باشد؛ و از این رو، دایره محدودی دارد و لازم نیست و نباید محبت هر کسی را در دل پروراند. در مقابل، اخلاق اجتماعی، هیچ مرزی ندارد و ما ملزم هستیم به طور مطلق در برابر «همه» اطرافیان، اخلاق را رعایت کنیم. با توجه به عدم انطباق دامنه «محبت به مردم» و «اخلاق اجتماعی» و نیز، آفت های ناشی مبنا قرار دادن «محبت» برای رعایت اخلاقیات، نمی توان پایه عاطفی، انگیزه عمومی و زیربنای تعاملات اجتماعی اخلاق مدارانه را بر «محبت به مردم» قرار داد. این امکان وجود دارد که استفاده از مفاهیم دیگری هم چون رحمت و نظایر آن بتواند راه های دیگری را در این زمینه پیش روی ما بگشاید.

تبلیغات