آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۴

چکیده

بسیاری از فیلسوفان پیش از ملاصدرا وجود را اعتباری و معقول دوم می دانستند؛ به این معنی که دارای مابإزای عینی و بالذات نیست. اگر در نظریه اصالت وجود، وجود عین تحقق و خارجی بودن است، مفهوم وجود ضرورتاً دارای مصداق یا مابإزای عینی خواهد بود و به همین دلیل نمی تواند اعتباری و معقول دوم به معنای پیش گفته باشد. در واقع بین اصیل بودن، منشأ آثار بودن و خارجی بودن وجود و نحوه دلالت مفهوم وجود به امور که معقول اول یا دوم بودن آن را مشخص می کند، رابطه ای برقرار است. ما نشان خواهیم داد بر اساس هر دو تعریفی که از معقول های اول و دوم ارائه شده، مفهوم وجود در معنایی که در نظریه اصالت وجود مد نظر است، معقول اول خواهد بود. بر این اساس اصالت وجود، در بردارنده و ملازم با این حقیقت است که مفهوم وجود معقول اول است. مفهوم وجود معانی دیگری هم دارد که به اعتبار برخی از آنها معقول دوم است.

تبلیغات