با آغاز دوران قاجاریه ادبیات ایران دستخوش دگرگونی می شود. هرچند در زمینه داستان نویسی و خلق منظومه های غنائی، ادبیات این دوره را نمی توان ادبیات پرباری دانست ولی از دوره مشروطه به بعد، تحولاتی در این عرصه پدید آمد و موجب آشنایی ایرانیان با شعر غنائی رمانتیک و ادبیات مدرن شد. بی تردید شعر غنائی دستاورد جنبش رمانتیک به حساب می آید. در ایران بخش عمده ادبیات غنائی مربوط به منظومه های غنائی و تحولاتی است که در منظومه نویسی از آغاز تا نیمه اول سده سیزدهم هجری پدید آمده است. مطالعه پیرامون پانزده منظومه عاشقانه قاجار و بررسی و مقایسه ساختارگرایانه ی چهار منظومه برجسته این دوران به صورت خاص به نام های منظومه "فیروز و نسرین" و "رابعه و بکتاش" مربوط به قبل از مشروطه و دو منظومه "شیدوش و ناهید" و" زهره و منوچهر" مربوط به بعد از تحولات نهضت مشروطه نشان می دهد که هرچند ساختار منظومه های عاشقانه در دوران قاجار عمدتاً جنبه تقلیدی دارد اما بعد از مشروطه دچار تحولات ملموسی در ساختار چه ازنظر محتوا و چه از نظر روایی شده است.