آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۸

چکیده

در دنیای مدرن امروز، نقش رسانه در شکل دهی مستقیم و غیرمستقیم به افکار عمومی انکارناپذیر است. ازاین رو، تلویزیون، به عنوان مهم ترین و بانفوذترین رسانة جهان، توجه صاحبان قدرت را برای به دست گرفتن افکار عمومی به خود جلب می کند. در این تحقیق، نقش سریال های تلویزیونی آمریکایی در گسترش پدیدة اسلام هراسی که پس از وقایع 11 سپتامبر فزونی یافته، بررسی شده است. برای این منظور، سریال میهناز شبکة شوتایماز دو جنبة مکالمات و تصاویر تحلیل شده است. برای تحلیل مکالمات، از رویکرد فرکلاف در چارچوب تحلیل انتقادی گفتمان و برای تحلیل تصاویر، از رویکرد کرس و ون لیوون به نام «دستور طرح بصری» استفاده شده است. در مکالمات در بُعد توصیف، ابزارهای قرابت، تکرار، پیش انگاری، قاب بندی، برجسته سازی، کمرنگ سازی و حذف درجهت نمایش چهره ای منفی از اسلام شناسایی شدند. ازلحاظ بصری نیز مفاهیم فرآیند تحلیلی، فرآیند روایی و پرسپکتیو این نقش را برعهده داشتند. موارد گفتمانی و بصری تحلیل شده نشان می دهند که این سریال دارای عناصری است که ازلحاظ گفتمانی، بصری و یا ترکیبی از هردو، ممکن است به ترویج اسلام هراسی کمک کنند. همچنین، ترکیبی از این دو رویکرد در تحلیل انتقادی رسانه پیشنهاد می شود.

تبلیغات