فعل و انفعال ذهنی مرتکب که از آن به رکن روانی جرم تعبیر می شود، به دو صورت محقق می شود یا مرتکب، خواهان ارتکاب عمل مغایر با قانون کیفری است یا اینکه چنین خواستی وجود ندارد اما مرتکب به اندازه کافی نمی اندیشد و از این عدم اندیشیدن، جرمی محقق می شود؛ در صورت اول جرم عمدی است و در صورت دوم جرم غیرعمدی است. این مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی از یک سو به تعریف و مختصات اساسی جرایم غیرعمدی با رویکرد نوین مقنن می پردازد، و از سوی دیگر چگونگی پیشگیری از آنها را بیان می کند. بررسی نشان می دهد در مطالعات پیشگیرانه چه با نگاه کنشی و چه واکنشی باید آن دسته از عوامل جرم زایی نشانه گیری شوند که نقش حیاتی در تحقق جرم دارند و با برچیده شدن آنها، از شکل گیری دیگر عناصر فرایند جنایی جلوگیری می شود .