در مقاله حاضر، موضوع و مفهوم عشق در غزلیات حافظ شیرازی و ملّای جزیری بررسی شده تا اینکه نخست، تأثیر فراگیر افکار و اشعار حافظ در ادبیات کرمانجی را بویژه در غزلیات ملّای جزیری نمایان و سپس، شخصیت ملّا معرفی و میزان تأثیر او از حافظ را در مقوله عشق بررسی تطبیقی کنیم. در مرحله نخست، توضیح مختصری درباره گویش کرمانجی، شخصیت حافظ و ملّا و پیشینه عشق در ادبیات فارسی و کرمانجی داده شده، سپس،موضوعات مربوط به مفهوم عشق از غزلیات دو شاعر مذکور استخراج شده و پس از تبیین و تطبیق مطالب، به عنوان نمونه به ابیاتی از حافظ و ملّا استناد شده است. بدنه اصلی مقاله، متکّی بر سه محور ماهیّت و ویژگی عشق، دشواری های راه عشق و ضروریّات سلوک عشق است. در غزلیات این دو شاعر، نخست، ماهیّت و ویژگی های والای عشق توصیف شده، سپس، مراحل و مقامات عاشق در سلوک راه عشق ترسیم شده و در پایان، ضروریاتی هم برای گذر از سختی های عشق و نیل به وصال معشوق ذکر شده است. به طور کلی، ملّا به پیروی از حافظ، عشق را سرچشمه هستی و موهبتی ازلی و ابدی می داند؛ این عشق، نوعی سلوک سرشار از خطر و سختی است که هرکسی لیاقت آگاهی از آن را ندارد. هچنین، سلوک این راه پرخطر نیازمند پیروی از پیر یا مرشد و گذشتن از جان خویشتن است.