آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

خندیدن کنشی انسانی است که در نظام های اجتماعی و فرهنگی مختلف معنا، مصداق و شکل های بیانی و عملی متفاوتی دارد. معنای خندیدن در صورت بندی اجتماعی و فرهنگی جامعه اسلامی در قرون میانه در قالب ادبی طنز مفهوم پردازی شده و سبک بیانی معینی یافت. بررسی مبانی و تحول این نظام معنایی در فرهنگ ادبی طنز می تواند سبب شناسایی وضعیت اجتماعی- فرهنگی جامعه اسلامی شود. از اینرو روند ساخت یابی و نظام مند شدن مفاهیم، معانی، موضوعات و مصداق های نوع ادبی طنز در زمینه تاریخ فرهنگی- اجتماعی متون تاریخی مساله مقاله است. پرسش اصلی این است که روند شکل یابی نوع ادبی طنز که کنش انسانی،اجتماعی، فرهنگی خندیدن را در بافت تاریخی ایران اسلامی به فرم های مختلف هزل، هجو، مطایبه و طنز و غیره معنادار می ساخت، چگونه بود ؟یافته ها نشان می دهد که نوع ادبی طنز در ادب فارسی، در معنای خاص و جدیدی که به عنوان شوخ طبعی انتقادی فهمیده می شود، در تاریخ ادبیات فارسی نخستین جایگاه معینی نداشت و شامل مجموعه ای از مفاهیم و مصادیق مشابه و بیشتر بین فردی و معطوف به کنش خندیدن یا خنداندن می شد که طی شش قرن، بنا به زمینه تاریخی پیچیده اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه اسلامی در ایران، از حالت میان فردی و درون گروهی عربی خارج و در معنای شوخ طبعی اجتماعی در جوامع جدید اسلامی چندقومیتی/چندفرهنگی تثبیت شده است.

تبلیغات