آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۳

چکیده

پس از سقوط رضا شاه در شهریور 1320، پسرش محمدرضا با تلاش های محمدعلی فروغی و خواست متفقین بر سریر قدرت نشست. هرچند در ابتدای حکومت پهلوی دوم، آزادی های سیاسی برقرار شد و فضا برای تنفس احزاب و گروه های سیاسی بوجود آمد، اما همین آزادی موجب گردید که رفته رفته مخالفان حکومت از گوشه و کنار سر بر آورده، نوای اعتراض سر دهند و درصدد به لرزه درآوردن پایه های سلطنت پهلوی و سپس نابودی آن شوند. در چنین شرایطی که هیاهوی اعتراض از هرسو شنیده می شد، دولت و شاه از هر وسیله ای برای پیش بردن امیال و خواسته های خود سود می جستند. یکی از این ابزارهای کارآمد، گروه هایی از افراد جامعه بودند که با توسل به زور بازو و قبضة چاقو به اهداف خود دست می یافتند. این افراد که با کارهایی چون چاقوکشی، درگیری لفظی و فیزیکی با مردم، زورگویی و گاهی قتل و خونریزی باعث ارعاب مردم می شدند، به حربه ای در دست دولت بدل گردیدند. یکی از این افراد که به عنصری دولتی بدل شده بود و در راستای امیال حکومتی گام بر می داشت، طیب حاج رضایی بود. نقش او را به طور گسترده در حادثة 9 اسفند 1331، کودتای 28 مرداد 1332، دخالت در حوزه های انتخاباتی مجلس هجدهم و درگیری با عوامل ملی گرای مخالف شاه می توان مشاهده کرد. تغییر موضع ناگهانی طیب حاج رضایی و روی گردانی وی از رژیم شاه و روی آوردن به نهضت امام خمینی(س)، جنبة دوم زندگانی طیب را تشکیل می دهد، به طوری که نقش وی را در قیام ضد حکومتی پانزده خرداد 1342 به وضوح می توان مشاهده کرد. بدین ترتیب، این مقاله با شیوة توصیفی- تحلیلی و با هدف شناخت نقاط تاریک کودتای سال 1332 به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که طیب حاج رضایی با چه هدفی در این کودتا شرکت کرد، چه نقشی در کودتا ایفا نمود و عملکرد او چه تاثیری در روند وقوع کودتای 28 مرداد داشت#,

تبلیغات