آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۰

چکیده

با پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار مردم سالاری دینی، پرسش از پیشینه مباحث نظری سازگاری و یا ناسازگاری دین و دموکراسی به مسئله ای بنیادین در عرصه نظام سازی تبدیل شد؛ موضوعی که کمتر پاسخ آن از دل اندیشه های اندیشه وران جریان فکری- سیاسی اسلام گرای دورة پهلوی دوم عرضه شده است. بااین حال، آیا می توان نظریه مردم سالاری دینی را در آرای اندیشه وران اسلام گرای پیش از انقلاب اسلامی ریشه یابی کرد؟ به عنوان فرضیه بیان می شود که آرای استاد مطهری، حامل الگویی از مردم سالاری دینی است و می تواند، پیش قراول گفتگوهای نظری در این عرصه باشد. هدف نوشتار حاضر آن است که زمینه های نظری، مستعد و پشتیبان از آرای اندیشه وران جریان اسلام گرای پیش از انقلاب اسلامی را عرضه کند تا در تقویت نظری الگوی مردم سالاری دینی به کار آید. این مقاله، با کاربست روش جریان- گفتمان، تلاش می کند آرای استاد مطهری را درباره دموکراسی، استحصال و نسبت آن را با مردم سالاری دینی و صورت تحقق یافته آن در دوره جمهوری اسلامی بیان کند. بازشناسی الگوی دموکراسیِ اصولی مستند به آرای استاد مطهری، مؤلفه های آن، مختصات دینی آن و بازشناسی تداومِ برخی مبانی و مؤلفه های این الگو در الگوی مردم سالاری دینی دوره جمهوری اسلامی، یافته های مقاله است.

تبلیغات