آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

برای اثربخشی تبلیغات تجاری، بازار را بر اساس شاخص هایی بخش بندی می کنند. یکی از ملاک های بخش بندی مشتریان، سن است که کودکان، بخشی از آن هستند. سؤال این پژوهش این است که از منظر اسلام، آیا صغار می توانند مخاطب تبلیغات تجاری واقع شوند؟ برای یافتن پاسخ، از سه منظر بحث شده است. نخست، کارکرد تبلیغات تجاری از منظر اسلام و غرب بررسی می شود. از منظر اسلام، هدف غاییِ تبلیغات تجاری، آگاه کردن مخاطب است؛ اما صغار به دلیل فقدان توان تشخیص نمی توانند مخاطب این گونه تبلیغات واقع شوند. دوم اینکه بر اساس دستور اسلام لازم است بر معاملات، عقلانیت، حاکم و هر گونه مانع در سر راه اِعمال عقلانیت در تخصیص درآمدها حذف شود. تبلیغات تجاری متعارف با استفاده از فنون روان شناسی، ذهن مخاطب را مسخَّر خویش می کند و او را تحت فرمان خود درمی آورد. کودکان با توجه به شرایط سنی خود، بیشتر تحت تأثیر این گونه تبلیغات قرار می گیرند و به واسطه فشارهای آنها بر والدین برای خرید، عقلانیت لازم، حاکم نخواهد شد؛ ضمن اینکه افراد برای تخصیص عقلایی منابع درآمدی، باید قدرت تشخیصِ تناسب محصول با نیاز خود و توان اولویت بندی آنها را داشته باشند. در بحث سوم، موضوع فوق الذکر با قاعده «لاتعاونوا علی الإثم و العدوان» بررسی و مصادیقی از نقض این قاعده در موضوع مخاطب واقع شدن صغار ذکر می شود. در نهایت، با توجه به استدلال های پژوهش، به نظر می رسد مشروعیتِ مخاطب قرار دادنِ صغار در تبلیغات تجاری از منظر اسلام، خالی از اشکال نیست.

تبلیغات