آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۷

چکیده

زمینه و هدف:کودک آزاری و غفلت ازکودکان از جمله شایع ترین و پیچیده ترین مسایل روانی- اجتماعی جامعه است و پیامدهای جدی عاطفی و رفتاری در کودکی و بزرگسالی دارد. از آنجا که کودک آزاری با دورنمایی از عوامل مثل عوامل فردی در والدین، خانواده به عنوان یک سیستم اجتماعی و عوامل اجتماعی فرهنگی که واحد خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد، مد نظر قرار می گیرد، هدف از این پژوهش بررسی نقش عوامل روانی، اجتماعی و جمعیت شناختی در کودک آزاری بود. روش ها: 260 دانش آموز مقیاس خودگزارشی کودک آزاری را تکمیل کردند و با توجه به نمرات آن، دانش آموزان به دو گروه آزار دیده و ندیده تقسیم شدند. از والدین آنها نیز خواسته شد که پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی و پرسشنامه SCL90 را تکمیل کنند. نتایج: نتایج نشان داد که جنسیت کودک، طلاق و نامادری و از میان ویژگی های روانی مادران، پرخاشگری و افکار پارانوییدی با کودک آزاری رابطه معنادار دارد(p<0.001). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادکه پرخاشگری، طلاق، شغل مادر و جنسیت کودک، می توانند کودک آزاری را به طور معناداری پیش بینی کنند. نتیجه گیری: داشتن عوامل چندگانه خطر ساز ممکن است خطر آزار را ترکیب کند، فهم کامل عواملی که کودکان را در معرض خطر روبرو شدن با بدرفتاری یا آزار قرار می دهد، به گسترش راهبردهای مداخله ای مهم و اساسی کمک می کند.

تبلیغات