آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

هدف پژوهش حاضر، مقایسه منابع قدرت مربیان و انسجام تیمی ورزشکاران از دیدگاه مربیان و ورزشکاران زن و مرد استان خراسان جنوبی بود. روش پژوهش توصیفی است و به شکل میدانی انجام گرفت. جامعه آماری کلیه مربیان (120 نفر) و ورزشکاران (800 نفر) در چهار رشته تیمی بودند. براساس جدول نمونه گیری مورگان، 92 نفر از مربیان و 260 نفر از ورزشکاران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و برای جمع آوری داده ها از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه منابع قدرت [1]((PSQ و پرسشنامه انسجام تیمی (GEQ)[2]استفاده شد. روایی پرسشنامه ها توسط استادان صاحب نظر مدیریت ورزشی تأیید و پایایی آنها با استفاده از روش آلفای کرونباخ به ترتیب 78/0- 79/0 و 81/0 به دست آمد. با توجه به نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف از روش های ناپارامتری آزمون ""U"" مان- ویتنی و آزمون کروسکال– والیس استفاده شد (05/0 P≤). نتایج نشان داد، از دیدگاه هر دو گروه، قدرت تخصص مربی در اولویت اول و قدرت تنبیه در پایین ترین اولویت منابع قدرت مربیان قرار گرفته است. اولویت انسجام تیمی ورزشکاران (زن و مرد) به ترتیب کشش به سوی تکلیف گروه، یکپارچگی تکلیف، کشش اجتماعی به سوی گروه و در نهایت یکپارچگی اجتماعی بودند. بین دیدگاه مربیان مرد و زن در خصوص قدرت پاداش، قدرت قهریه و قدرت قانونی تفاوت معناداری مشاهده شد، اما بین دیدگاه آنها در مورد قدرت تخصص و قدرت مرجعیت تفاوت معناداری مشاهده نشد. پیشنهاد می شود مربیان برای انسجام تیمی بیشتر و بالاتر از قدرت تخصص بیشتر استفاده کنند، زیرا قدرت تخصص بیش از سایر منابع قدرت مورد استفاده مربیان و مورد قبول ورزشکاران است.

تبلیغات