این مقاله، به دنبال نشان دادن جایگاه «خدا» در فلسفة نیشیدا کیتارو است. بدین منظور، جنبة دینی اندیشة فلسفی این فیلسوف، در قالب چهار موضوعِ خدا به مثابه بنیان واقعیت، عدم مطلق، عشق الهی، و دین، بررسی شده است. نیشیدا تفسیری شبه عرفانی از خدا ارائه می دهد که با تفسیر خدا بنا بر نظریة وحدت وجود بسیار شباهت دارد. او رابطة بین خدا و مخلوق را از سنخ تجلّی خدا تفسیر کرده است. به نظر او، خدا بنیان واقعیت است و از این منظر، میان خدا و عالم جدایی نیست. همچنین او معتقد است که خدا، وجود نیست؛ بلکه عدم مطلق است البته نه به معنایی که در فلسفة اسلامی از عدم مطلق می شناسیم و آگاهی از این عدم، عشق به خدا و نفس خویش است. ما خدا را در باطن نفس خود شهود می کنیم و عشق الهی در ما وجود دارد.