اگرچه پیکر جسمانی انسان دلالت های فرهنگی ـ اجتماعی متعددی دارد، متقدمان جامعه شناسی به مطالعة آن چندان عنایتی نداشته اند. این نوشتار به منظور برجسته ساختن اهمیت مطالعة جامعه شناسانة بدن تدوین شده است. به این منظور نویسنده کوشیده است در چارچوب روش تحلیل نظری به اهداف زیر نزدیک شود:
ـ معرفی جامعه شناسی بدن،
ـ بررسی دلایل بی توجهی متقدمان جامعه شناسی به مطالعة بدن،
ـ بررسی زمینه های رشد مطالعة جامعه شناسانة بدن در سال های اخیر،
ـ بررسی دلالت های فرهنگی ـ اجتماعی بدن.
دیدگاه های مطرح شده بر این واقعیت دلالت دارد که الزامات جامعه شناختی بدن به اندازه ای است که نمی توان آن را یک ماهیت صرفاً زیستی و جسمی محسوب کرد. مطالعة جامعه شناسانة بدن، از یک سو بینش ما را به تعامل میان فرد وجامعه قوت می بخشد، و از سوی دیگر با تقویت تعامل میان جامعه شناسی و برخی رشته های علمی دیگر به رشد درونی جامعه شناسی کمک می کند.