آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۱

چکیده

مولانا جلال الدین بلخی، شاعر و عارف بلندپایه ایرانی، در قرن هفتم هجری یعنی قرن ها پیش از پیدایش علم روان شناسی، در آثار ماندگار خود، به ویژه در مثنوی معنوی، الگوی دقیق و همه جانبه و سیمای روشنی از شخصیت سالم انسان ارایه نموده است. آرا او را به عنوان یک انسان شناس مسلمان و پرورش یافته در قلمرو فرهنگ اسلامی و ایرانی در بسیاری از زمینه ها شباهت های حیرت انگیزی با افکار روان شناسان انسان گرای معاصر دارد. هرچند تفاوت های بنیادین در محتوای اندیشه های آنان به چشم می خورد. مقاله حاضر دیدگاه های مولانا و روان شناسان یاد شده را درباره مفهوم و کارکرد عزت نفس مورد مقایسه قرار داده و وجوه تشابه آنها را باز نموده است.

تبلیغات