این مقاله می کوشد، با نگاهی به ویژگیهای اساسی برخی نظریه های روابط شهر و روستا در ارتباط با ایران، به بررسی روند دگرگونیهای پدیدآمده در یکی از مهمترین جنبه های این روابط، یعنی جریان فعالیتهای اقتصادی دریک عرصه عینی بپردازد. نتایج حاصل از بررسیهای پیمایشی در عرصه مورد نظر نشانگر دوام برخی جنبه های سنتی (هرچند تا حدی دگرگون یافته) اشکال ماقبل سرمایه داری این روابط و پایائی روح سلطه جوی مناسبات دیرپای سرمایه داری بهره بری است.