آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۲

چکیده

در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، فرآیند تبدیل روستا به شهر و نقش آن در تعادل بخشی ناحیه ای، بررسی شده است. پ‍ژوهش حاضر سعی دارد به این سوال پاسخ دهد که آیا سیاست تبدیل روستاهای بزرگ به شهرهای کوچک و تاثیرات متعاقب آن می تواند گامی در جهت رسیدن به تعادل ناحیه ای تلقی گردد؟ در این راستا ریوش که در سال 1379 تبدیل به شهر شده است، در دو دوره زمانی قبل از شهر شدن و بعد از آن، به لحاظ متغیرهای مختلف جمعیتی، اشتغال، امکانات و تسهیلات خدماتی و تاثیرات آن بر ناحیه مورد مطالعه، مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصله از تحلیل ها نشان می دهد که این شهر، در تثبیت و نگهداری جمعیت عملکرد ضعیف، در بسط کارکردها به درون نواحی پیرامونی و حوزه نفوذ ناموفق و در ارایه اشتغال، امکانات و تسهیلات به آن کاملا ناموفق بوده است. به همین دلیل، شهر و ناحیه مورد مطالعه در شهرستان کاشمر، بیشترین نرخ مهاجرت فرستی را داشته اند. نتیجه اینکه چون متعاقب تبدیل روستاهای بزرگ به شهرهای کوچک عمده سرمایه گذاری ها به امور زیربنایی و خدماتی اختصاص داده می شود نه به امور تولیدی و پایه ای؛ اینگونه سیاست ها فقط باعث تمرکز خدمات در این مراکز می شوند و نقاط مزبور نمی توانند نقش مورد انتظار را در تعادل بخشی ناحیه ای ایفا نمایند. در پایان برای رسیدن به توسعه متعادل و منطقی که همسو با توسعه پایدار شهری و ناحیه ای باشد، پیشنهاداتی ارایه گردیده است.

تبلیغات