آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۸

چکیده

امنیت، اصلی ترین وظیفه دولت ملی و مهمترین موضوعی است که تا کنون مورد توجه دانشوران روابط بین ‏الملل قرار گرفته ‏است. باوجود این، امنیت مفهومی ‏پیچیده، متعارض و شدیداً متکی بر رویکرد‏ها و نظریه‏ هایی است که ناظران و پژوهشگران از آنها استفاده می‏کنند. تا کنون برای توصیف، تبیین و پیش‏بینی موضوعات امنیتی، نظریه‏های مختلفی مطرح شده ‏است. در این نوشته، تلاش می‏شود دگرگونی‏های به وجود آمده در مفهوم امنیت از منظر تحول در نظریه‏ های مطالعه امنیت مورد بررسی قرار گیرد.نظریه های واقع گرایی، لیبرالیسم، مکتب کپنهاک، سازه انگاری و انتقادی، نظریه های برجسته در مطالعات امنیتی هستند که با ارائه پیش‏فرض‏ها و چارچوب مطالعاتی متفاوت در مورد امنیت ملی و امنیت بین‏ الملل، افق‏های تازه‏ای را در حوزه مطالعات امنیتی به وجود آورده‏اند و دیدگاه‏های متفاوتی در مورد پرسش‏های اساسی امنیت از جمله مرجع، کارگزار، ابعاد و شیوه تامین امنیت، مطرح ساخته‏اند. موضوع مقاله حاضر بررسی تحول مفهوم امنیت در این نظریه ‏هاست.

تبلیغات