آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸۱

چکیده

متن

به طور کلى در شریعت اسلام براى حضور بانوان در عرصههاى مختلف اجتماع، مانند شرکت در مساجد و جماعات، دستوراتى ارائه شده است که به مهمترین آنها اشاره مىشود: 1ـ رعایت عفت، حجاب و شئون اسلامى از روایات بسیارى که درباره وظایف و چگونگى روابط اجتماعى زنان از حضرات معصومان(ع) صادر شده است، به خوبى استفاده مى شود که یکى از مسایل مهمّى که زنان در هنگام حضور در صحنههاى اجتماعى باید رعایت کنند، حفظ حجاب و عفت و به طور کلى حفظ جامعه از ایجاد فساد و فحشا و منکرات است.
 وجوب رعایت حجاب(پوشش) در زنان، حکم ضرورى دین و از امور بدیهى قرآن کریم است.
 چنانکه قرآن کریم مىفرماید: "به زنان با ایمان بگو: چشمهاى خود را (از نگاه هوس آلود) فروگیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خویش را جز آن مقدار که قهرآ نمایان مى شود بر بیگانه آشکار نسازند جز براى شوهران، و گوشه هاى روسرى خویش را بر سینه افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود).
"() آیه شریفه بیانگر این است که مسلمانان، چه مرد و چه زن، باید از چشم چرانى و نگاه های هوس آلود اجتناب کند و شخصى پاکدامن و منزه باشد.
 این آیه شریفه نه تنها زنان را به نحوه رفتارشان آشنا مى کند، بلکه مردان را نیز به وظایفى که در برخورد با بانوان دارند تنبه مى دهد.
 قرآن کریم، از اهل ایمان مى خواهد که براى حفظ عفت و پاکدامنى خود و جامعه، نگاهشان را مهار سازند: "قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ.
"() در روایات اسلامى، جملاتى مشاهده مى شود که بیانگر عقوبت و آثار مخرب نگاه حرام () در دنیا و آخرت است.
 امام صادق(ع) مى فرماید "النظرةُ بعد النظرةُ تزرعُ فى القلب الشهوةَ و کفى بها لصاحبها فتنةً"() نگاه پیاپى، بذر شهوت را در دل می‌افشاند و همین امر براى هلاکت بیننده‌اش کافى است.
 نگاه حرام، قدرت تصمیمگیرى صحیح و استفاده از عقل را از انسان سلب مى کند، و بیشتر انحرافات جنسى و خلاف اخلاق اسلامى، از یک نگاه آغاز شده است.
 ز دست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند، دل کند یاد شایان ذکر است آنچه گذشت، ویژه نگاه مرد به زن نیست؛ بلکه نگاه معنادار (حرام) زن به مرد نیز همین آثار را در پى دارد.
 از اینکه مىبینیم در آموزههاى دینى در خصوص زنان درباره رعایت حجاب و پوشش اهتمام بیشترى شده، به این دلیل است که در زنان زمینه بیشترى براى خودنمایى وجود دارد.
 پس زنان باید پوشش مناسبى داشته باشند و آرایش و زیور خود را آشکار نسازند و در صدد تحریک و جلب توجه مردان برنیایند.
 بنابراین، پوشش اسلامى براى زنان در همه حال امرى واجب است و باید به دستور قرآن و حضرات معصومان(ع) رفتار کنند.
 اصولا زیبایى انسانها به ویژه زنان، براى خود آنان یا شوهرانشان است و اگر در رفت و آمدها به نمایش درآید، موجب خشم خدا مىشود و کارهایى هم که سبب جلب توجّه نامحرم مىگردد پسندیده نیست.
اگر نحوه راه رفتن و یا سخن گفتن، توجّه دیگران را جلب نماید، سبب مى شود که از فضیلتهائى که براى رفتن به مسجد ذکر شده است به گناه تبدیل شود و گاه ممکن است با بى توجهى به جاى خشنودى خداوند، خشم و غضب خداوند براى او ثبت شود.
 2ـ عدم تعطّر و تزیّن در منابع اسلامى، براى حفظ حرمت مسجد، آدابى ذکر شده است که رعایت آنها مستحب و ترک آنها با جایگاه مساجد منافات دارد.
 یکى از آن آداب زینت کردن به هنگام رفتن به مسجد است.
 خداوند متعال به عنوان یک قانون همیشگى که شامل تمام اعصار و قرون مى شود دستور مى دهد: "یَا بَنِى آدَمَ خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ"() اى فرزند آدم! زینت خود را هنگام رفتن به مسجد با خود داشته باشید.
 این جمله در آیه شریفه هم شامل "زینتهاى جسمانى" است که عبارت از پوشیدن لباسهاى مرتّب و پاک و تمیز، و شانه زدن موها، و بکار بردن عطر و مانند آن مىشود، و هم شامل "زینتهاى معنوى" یعنى صفات انسانى و ملکات اخلاقى و پاکى نیّت و اخلاص.
() طبق احادیث و کتابهاى تفسیرى مقصود از زینت در آیه شریفه، پوشیدن لباس پاکیزه و فاخر، شانه زدن موى، در دست کردن انگشتر فاخر، عطر زدن و.() در روایات رسیده، استفاده از بوى خوش از اخلاق پیامبران و سیره آنان شمرده شده و تأکید گردیده است که: مردان نباید از استعمال بوى خوش غافل باشند.
 صاحب کتاب "عروه" مى گوید :"مستحب است به هنگام رفتن به مسجد از بوى خوش و لباسهاى تازه استفاده کند.
"() در سیره پیامبر(ص) آمده‌است :"پیامبر(ص) در زندگى خویش، براى خرید عطر بیشتر از خوراک هزینه مى کرد"() آن حضرت به پیروان خویش توصیه مى فرماید :"از شایستهگى مرد آن است که در هر روز به خویش عطر بزند و اگر ممکن نیست، هر دو روز یکبار و اگر این هم ممکن نیست، پس در هر جمعه آن را ترک نکند.
"() در سیره امام حسن(ع) آمده است: "وقتى به نماز بر مىخاست بهترین لباسهاى خود را مى پوشید.
 علت را پرسیدند، آن حضرت فرمودند: "ان الله جمیل، و یحبُ الجمال فاتجمل لربى و هو یقول:" خذوا زینتکم عند کل مسجد.
" فأحب أن البس أجود ثیابى"() خدا زیباست و زیبایى را دوست دارد.
 من براى خدایم خود را آراسته مىکنم، چون مىفرماید: "زینت خود را هنگام هر نمازى به تن کنید" و من دوست دارم که بهترین لباسم را بپوشم.
 بنابر مطالب یادشده در مىیابیم که استفاده از لباسهاى تازه و بوى خوش و زینت دادن سر و صورت به هنگام مسجد رفتن یکى از مصادیق "زینت" در آیه شریفه است که امرى مطلوب و نیکو شمرده شده است.
 امّا همین امر مستحب که این قدر تأکید شده است در مورد زنان روا نیست؛ زیرا تزیّن (آرایش) زنان باید براى شوهرانشان باشد و بیرون از خانه سبب تحریک دیگران مى گردد که از نظر شرع مقدس ممنوع است.
 براین اساس، در منابع روایى اسلام تأکید شده است که حضور زنان در مسجد باید بدون استفاده از عطر و بوى خوش باشد؛ چنانکه رسول خدا(ص) مىفرماید: "إذا شهدت احداکنّ المسجد فلا تمس طیبآ"() زنان هنگام حضور در مسجد، از بوى خوش استفاده نکنند.
 و در روایت دیگر نبوى(ص) آمده است: "أیّما امرأة تطیبت، ثم خرجت إلى المسجد، لم تقبل لها صلاة، حتّى تغتسل"() هرگاه زنى خود را خوشبو کند، سپس به مسجد برود، نمازش قبول نمىشود، تا آنکه آن بوى خوش را از خود برطرف کند.
 و همچنین آن حضرت در روایتى دیگر چنین مى فرمایند: "لاتمنعوا إماء الله مساجد الله، و لایخرجن إلّا و هُنَّ تفلات؛ و قال على (ع): فإذا خرجن متزیّنات أو متطیّبات، فَهُنَّ عاصیات لله تعالى، خارجات بخلاف ما أمرن، فلا یحل إرسالهن حینئذ أصلا"() زنان را ازمسجد منع نکنید و آنها نیز نباید باخوشبویى از خانه خارج شوند و به مسجد روند؛ و همچنین امام على (ع) مىفرمایند: وقتى زنان با بوى خوش و زینت کرده بیرون روند، خداوند را نافرمانى(معصیت) مىکنند ؛ زیرا بر خلاف دستورات او عمل کرده‌اند، در این صورت جایز نیست که اجازه داده شود.
 از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که فرمود :"اگر زنى خود را معطر کند و بر گروهى (مردانى) بگذرد که بوى او را در یابند، زناکار است.
"() در حدیث دیگر از آن حضرت آمده است :"هرگاه زنى براى غیر شوهرش خود را معطر نماید، سپس از خانه‌اش بیرون رود، تا زمانى که به منزلش بر مى گردد، مورد لعنت خداوند است.
"() بر این اساس آن حضرت درباره شرط خروج بانوان از منزل و حضور در مسجد مى فرماید :"هنگامى که یکى از شما (زنان) قصد مسجد کرد، نباید از بوى خوش استفاده نماید.
"() همانگونه که عطر زدن و استعمال بوى خوش در مقابل نامحرم مفسده دارد.
 تزیّن و آرایش نیز به لحاظ فساد انگیز بودن، به شدّت منع شده است.
 پیامبر اسلام در این باره فرمود :"حکایت زنى که دامن کشان و آمیخته به زینت در بیرون خانه راه مى رود، چون ظلمتى است در روز قیامت که نور ندارد.
"() فلسفه این امر نیز روشن است و آن این که شریعت اسلام براى عفّت و پاکزیستى اهمیت فوق العاده قائل است، به هیچ وجه از بىعفتى و بدحجابى که مقدمه آلوده شدن و ارتکاب حرام و فرورفتن در محرمات جنسى است، چشم پوشى نمىکند.
 بنابراین، درباره حضور زنان براى عبادت در مسجد چون در انظار مردان نامحرم قرار مى گیرند و معطّر بودن آنان، موجب التهاب مردان و تحریک غریزه جنسى آنان مىشود، عبادتى که باید سازنده باشد و آثار مفیدى براى پاکى و پرهیزگارى داشته باشد، منشأ گناه و ارتکاب حرام مى گردد.
 براى اینکه از چنین پیامدهاى ناسالم جلوگیرى شود، اسلام دستور می‌دهد که زنان بدون زینت و خوشبوئى به مسجد بروند.
 افزون براین، ممکن است تعطّر و تزیّن زنان براى رفتن به مسجد، در مسیر راه مورد آزار و اذیت افراد هرزه و بى بندوبار قرار گیرند.
 ازاین رو، ضرورت ایجاب مىکند که زنان خداجو حضورشان براى عبادات در بهترین مکانها بدون زینت وخوشبوئى باشد؛ زیرا این کار به تقوى و پاکزیستى نزدیکتر و ارزندهتر است.
 در روایتى از رسول خدا(ص) آمده است: "استعنوا على النساء بالعرى فانّ احداهنّ إذا کثرت ثیابها و احسنت زینتها اعجبها الخروج"() زنان را با ساده پوشى عادت و یارى دهید، زیرا اگر یکى از آنان بالباس تجملى وزیورهاى نیکو بیرون رود، در نظر بینندگان خوش آید (باعث هیجان شهوت و فتنه مى شود).
 نکته در خور توجه این که گفته شد شایسته نیست زنان از بوى خوش استفاده کنند یا خود را بیارایند، بدین منظور است که اسباب وسوسه نامحرمان و مورد ملعبه بیمار دلان قرار نگیرند و گرنه اگر در مکانى تنها زنان باشند و یا مسجدى فقط براى زنان باشد و راه رفت و آمدشان ویژه زنان در نظر گرفته شده باشد، روشن است که کسى آن را ناروا نخواهد دانست و یا اگر زن در خانه تنها براى خرسندى شوهرش خود را بیاراید، نه تنها منعى ندارد، بلکه مستحب است.
 چنانکه فقها گفته‌اند :".استعمال بوى خوش، پوشیدن لباسهاى زیبا و اظهار زیور (براى شوهر) ظاهرآ از مستحبات مؤکّد است.
"() 3ـ اجازه شوهر بر اساس اصل برائت و اباحه اعمال در راستاى آزادى و کرامت زن و برابرى انسانها، خروج زن از منزل براى حضور عرصههاى اجتماعى و معاشرت وى بدون آنکه مقارن با مفسده‌اى باشد، باید عملى روا و جائز تلّقى شود؛ امّا با توجّه به حقوق شوهر و تکالیف متقابل زن، به خصوص تمکین او در برابر استمتاع شوهر و نیز با در نظر گرفتن مصالح خانواده و مسئولیت شوهر در حفظ و صیانت زن، این حقّ زن با اشکالات و ابهاماتى مواجه شده است.
 که در اینجا با توجه به تناسب مطلب به اختصار به تشریح آن مى پردازیم.
 در منابع روایى اصیل اسلامى، احادیث و روایات متعددى بر این مطلب تصریح دارد و فقهاى عظام نیز بدان فتوا داده‌اند.
 به جهت اختصار، به ذکر چند روایت (به عنوان نمونه) بسنده مى کنیم: ـ1 على بن جعفر فى کتابه عن اخیه قال: "سألته عن المرأةِ لها ان تخرج بغیر اذن زوجها؟ قال (ع): لا."() على بن جعفر مىگوید: از برادرم، موسى بن جعفر(ع)، پرسیدم، آیا زن مى تواند بدون اذن شوهر از خانه خارج شود؟ حضرت فرمود: خیر.
 ـ2 عن جعفر عن ابیه. "و أیما امرأة خرجت من بیتها بغیر اذن زوجها فلا نفقة لها حتى ترجع.
"() و روى بسند آخر عن ابى عبدالله (ع)؛ امام صادق (ع) فرمود: هرزنى که بدون اذن شوهر از خانه خارج شود، حق نفقه ندارد تا برگردد.
() ـ3 در روایتى از امام صادق(ع) نقل شده است که :"زنى نزد پیامبر (ص) رسید و عرض کرد: اى رسول خدا! حق شوهر چیست؟ حضرت فرمودند: بیش از آن است که تصور شود.
 گفت: برخى از آن را بیان فرما. حضرت(ص) فرمود: زن نمى تواند بدون اذن شوهر روزه مستحبى بگیرد و نمىنتواند بدون اذن از خانه خارج شود."() ـ4 در روایتى معتبر از امام باقر(ع) نقل شده است که فرمود: زنى نزد پیامبر(ص) عرض کرد: اى رسول خدا! حق شوهر بر زنش چیست؟ حضرت فرمود: اینکه از شوهر اطاعت کند و نافرمانى نکند.. و بدون اذن او از خانه خارج نشود و اگر بدون رضایت شوهر از خانه بیرون رود، فرشتگان آسمان و زمین و ملائکه غضب و رحمت او را لعنت و نفرین مى کنند، تا زمانى که برگردد.
() در فقه پویاى امامیه، نظریه مشهور فقهاى عظام بر این است که زن براى خروج از منزل شوهر، لازم است رضایت شوهر را جلب نماید.
 فقهاى عظام شوهر را محق می‌دانند که از بیرون رفتن زن منع کند.
 جهت تبیین مطلب به کلام برخى از فقیهان اشاره مىکنیم: شیخ طوسى(ره) فرمود :"مرد حق دارد زن را از بیرون رفتن منع کند؛ زیرا، شوهر در تمام شبانه روز مستحق استمتاع و بهره وری از زن است؛ و چون این حق را دارد، مى تواند از همراهى جنازه پدر، مادر و فرزندش جلوگیری کند و .؛ زیرا اطاعت شوهر واجب است و حضور در این مراسم مباح است یا استحباب دارد و امر واجب (امر شوهر) بر آنها مقدّم است.
"() همچنین شهید ثانى(ره) در "مسالک الافهام" مى نویسد :"از جمله تکالیف زن در برابر شوهر این است که از منزل بدون اذن او خارج نشود؛ حتّى اگر براى دیدن بیماران و حضور در مراسم فوت یکى از اقوامش باشد.
"() و مرحوم محمد باقر سبزوارى() و مرحوم صاحب جواهر() نیز چنین عقیده‌اى داشته‌اند.
 همچنین امام خمینى(ره) در "تحریرالوسیله" فرموده است :"هر یک از زن و شوهر حقّى بر دیگرى دارد که باید بدان قیام کند؛ گرچه حق شوهر عظیمتر است؛ از جمله حقوق مرد آن است که زن از وى اطاعت کرده و نافرمانى ننماید، از خانه‌اش بدون اجازه او خارج نشود، اگرچه براى ملاقات یا عیادت پدر و بستگانش؛ حتّى در مراسم عزاى آنان بدون اذن شرکت نکند."() آیت ا.. خوئى (ره) نیز دراینباره فرمود :"زن نمى تواند بدون اذن شوهر از خانه بیرون رود؛ در صورتى که بیرون رفتن وى با حق استمتاع شوهر منافات داشته باشد؛ البته احتیاط مستحب آن است که مطلقآ بدون اذن نرود.
 خروج بدون اذن، سبب نشوز است.
 انجام سائر کارها بدون اذن شوهر بر زن حرام نیست؛ مگر اینکه با حق استمتاع شوهر منافى باشد.
"() بعضى از حقوقدانان نیز متأثر از چنین باور غالبى، گفته‌اند :"از نظر فقهى، اصولا خروج از خانه به هر منظور که باشد باید با موافقت شوهر انجام پذیرد.
"() به هر حال، مبانى این باور مى تواند از یک سو، اعتقاد به لزوم اطاعت زن از شوهر به صورت مطلق باشد.
 () و از سوى دیگر مىتوان اساس نظریه ذکر شده را بر این ادعا قرار داد که حق کامجویى شوهر مطلق است و هیچ قید و شرطى آن را محدود نمىسازد.
 ازاین رو، زن باید براى خروج از منزل که زمینه بهره جویى مرد را از میان مى برد، اجازه بگیرد.
() البته در اثبات این نظریه برخى به آیه 33 سوره احزاب استناد کرده‌اند که: "وَقَرْنَ فِى بُیُوتِکُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الاُولَى.
"() با ملاحظه مطالب ذکر شده درمىیابیم که نظریه "منع خروج زن از منزل" بدون اذن شوهر هم از جهت ادلّه و هم از جهت قائل از وجاهت به ظاهر مناسبى برخوردار است؛ اما با این وجود، جمعى از فقها و اندیشمندان به مخالفت با این نظریه و ردّ مبانى آن اهتمام ورزیده‌اند و حق منع شوهر براى خروج زن را به حق کامجویى وى که حق مسلم و اصلى شوهر در زندگى خانوادگى است، مربوط دانسته‌اند.
() آیت ا... خوئى(ره) نیز به رغم آنکه در نهایت از باب احتیاط، مطابق نظر مشهور فتوا داده است، خروج زن از منزل را از توابع حق استمتاع شوهر دانسته‌اند.
() به نظر نگارنده، با توجّه به در نظر گرفتن اصل اولى و اباحه اعمال و ملاحظه نظام حقوق و تکالیف متقابل ناشى از زندگى خانوادگى زناشوئى و با بررسى و امعان نظر در ادلّه قول مشهور، پذیرش و تأیید دیدگاه اخیر از ارجحیت ویژه‌اى برخوردار است.
 اما درباره استناد به آیه 33 احزاب، باید گفت: که این آیه شریفه در خطاب به همسران پیامبر(ص) و اصولا در مقام توصیه و سفارش به حفظ عفت و حجاب نازل شده است، که به زنان پیامبر(ص) و دیگر زنان مؤمنه دستور مى دهد که در خانههاى خود بمانند و همچون جاهلیت نخستین ظاهر نشوند و خودنمائى نکنند؛ چون واژه "تبرّج" که در آیه شریفه آمده، به معناى خودنمائى و خودآرائى و نمودن زیبائیها در مقابل دیگران است.
() پس روشن است که این آیه شریفه، به ممنوعیت خروج زن از منزل بدون اذن شوهر، هیچ ارتباطى ندارد.
 نکته شایان توجّه درباره روایات این است که این روایات، در مقام منع خروج زنى است که از انجام وظیفه‌اش سر باز زده و با بى اعتنائى به حق مسلم شوهر (حق استمتاع)، خانه و خانواده را رها کرده است.
 بدین سان، روایات ذکر شده هیچگونه منافاتى با بیرون رفتن متعارف و معقول بانوى خانه به گونه‌اى که با حقوق شوهر موافق باشد، ندارد؛ مؤیّد این تحلیل، هماهنگى میان عمل ناپسند ترک شوهر و بیرون رفتن زن از خانه، با کیفرى که در روایات آمده (نفرین فرشتگان و لعن جن و انس) است که بدون تردید باید گفت: این کیفر براى زنان سازگار نیکوکارى که براى امورى چون، حضور در مسجد براى انجام عبادت و یادگیرى احکام اسلامى و صله رحم از خانه خارج مى شوند، پنداشتى است که با انبوه آموزههاى دینى و اخلاقى و نظر علماى اسلام ناهماهنگ و در تضاد است.
 بنابراین، روایات ذکر شده هیچگاه در مقام ممنوعیت بى قید و شرط بیرون رفتن زن از خانه شوهر نیست؛ بلکه تنها به ملاحظه حق شوهر در کامجوئى از همسرش، خروج زن محدود مى شود.
 ناگفته نماند که منع خروج زن از منزل، تنها در صورت منافات با حق استمتاع شوهر، خلاصه نمى شود؛ بلکه معیار مهم دیگرى نیز وجود دارد که کمتر مورد توجه فقهاى عظام واقع شده است؛ این معیار که در مورد رفت و آمدها و معاشرتهاى زن بسیار تعیین کننده مىباشد، موقعیت ریاست شوهر و مدیریت وى در خانواده است.
 بر اساس ریاست شوهر و مقام سرپرستى او بر خانواده و اعضاى آن که مسئولیتى براى حفظ و رعایت مصالح خانواده و پاسدارى از حرمت و حیثیت آن است، این اختیار براى او وجود دارد که براى حفظ نظام خانواده و حراست از ناموس و عفت آن، معاشرتها و رفت و آمدهاى زن را تحت کنترل و نظارت خویش قرار داده و حتى در صورت اقتضاى اوضاع و احوال محیطى و.، محدودیتهایى را براى وى در نظر بگیرد؛ چنانکه متفکر شهید استاد مطهرى با درک همین واقعیت، گفته است :"مصلحت خانواده ایجاب مى کند که خارج شدن زن از خانه توأم با حلّیت رضایت شوهر و مصلحت اندیشى باشد؛ البته مرد هم باید در حدود مصالح زندگى نظر بدهد و نه بیشتر.
" () پس شوهر به عنوان رئیس خانواده مى تواند با تشخیص مصلحت و صلاح دید، رفت و آمد و معاشرتهاى همسرش، حتى رفتن او به مسجد را با محدودیت مواجه سازد، مثلا در مواقعى که خوف تعرض یا اختلاطهاى ناشایست و معاشرتهاى بىبند و بار می‌رود و یا زمانى که شوهر بیرون رفتن زن را خطر و آسیبى براى کانون گرم خانواده مىبیند، حق دارد از خروج او ممانعت نماید؛ البته در مواردى که مفسده و منع شرعى وجود نداشته باشد، محدودیت شوهر مستندى ندارد.
 به عنوان مثال هنگامى که زن براى استیفاى حقوق قانونى خویش مانند، شرکت در انتخابات، اقامه دعوى در دادگاه و.، یا انجام فرائض دینى (انجام حج، اداى خمس و .)،نیازى به موافقت شوهر ندارد و او نیز نمى تواند مانع شود.
 با توجه به این مطالب، اگر زن براى رفتن به مسجد اجازه خواست و شوهر مفسده‌اى در این حضور وى نمىبیند؛ شایسته است که منع نکند.
 رسول اکرم(ص) دراینباره فرمودند: "هنگامى که زنان از شما اجازه رفتن به مسجد مى خواهند، آنان را از بهره و نصیبشان از مسجد محروم نکنید و اجازه دهید.
"() ادامه دارد پىنوشتها:ـــــــــــــــــــــــ .
 سوره نور، آیه .30 .
 همان، آیه .31 .
 درباره آثار و پیامدهاى نگاه حرام ر.ک: مجله پیام زن، عسکرى اسلامپور کریمى، نگاه آلوده و پیامدهاى ناگوار آن، ش 142 ص 68؛ مجله پاسدار اسلام، عسکرى اسلامپور، نقش عفاف و پاکدامنى در زندگى انسان، ش 279 و 280 اسفند و فروردین 1383و ش ،281 سال .1384 .
 وسائل الشیعه، ج 14،ص 139؛مستدرک الوسائل، کتاب النکاح، باب 104، ح .6 .
 سوره اعراف، آیه .31 .
 برگزیده تفسیر نمونه، ح ،2 ص .40 .
 وسائل الشیعه، ج ،1 ص 426؛ تفسیر البیان، ج ،5 ص .306 .
 عروه الوثقى، ج ،1 ص .426 .
 رضى الدین ابونصر الحسن الفضل الطبرسى، مکارم الاخلاق، ص ،43 چاپ مؤسسه انتشارات فراهانى؛ علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 16، ص .248 .
 همان. .
 تفسیر مجمع البیان، ج ،1 ص .412 .
 محى الدین بن شرف النووى، المجموع، ج ،4 ص 199، بیروت ، دارالفکر، 1407ق ؛ صحیح مسلم، ج 2،ص .33 .
 محمد بن یزید قزوینى، سنن ابن ماجه، ج ،2 ص ،1326 ح 4002، دارالفکر، بیروت. .
 على بن احمد بن حزم اندلسى، المحلى، ج4 ،ص 198،بیروت، دارالفکر. .
 نهج الفصاحه، ص ،34 ح .177 .
 وسائل الشیعه، ج ،14 ص .114 .
 صحیح مسلم، ج ،4 ص .162 .
 نهج الفصاحه، ص ،562 ح .272 .
 شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج ،12 ص .69 .
 یوسف بن احمد بحرانى، حدائق الناضره، ج ،23 ص 119، قم، مؤسسه النشر الاسلامى، بى تا. .
 وسائل الشیعه، ج ،14 باب ،79 ص 113،ح .5 .
 همان، ص524،باب ،24 ح .4 .
 وسائل الشیعه، ج ،15 ص 230،باب ،6 ح .1 .
 همان، ج 14،باب ،79 ص ،112 ح .2 .
 همان، ج ،14 ص 111 ـ .112 .
 محمد بن حسن الطوسى، المبسوط فى فقه الامامیة، ج 4،ص ،331 تهران، مکتبة مرتضویة، 1388ق. .
 شهید ثانى، مسالک الافهام الى تنقیح الشراع الاسلام، مؤسسة المعارف الاسلامیة، 1416، ج 8،ص .308 .
 محمد باقر سبزوارى، کفایة الاحکام، ص 186،اصفهان، مدرسه مهدوى، بى تا. .
 جواهر الکلام، ج،31 ص .306 .
 تحریر الوسیله، ج ،2 ص .303 .
 سید ابوالقاسم موسوى خوئى، منهاج الصالحین(المعاملات)، ج ،2 ص ،289 قم، نشر مدینة العلم، ک: ،28 1410 ق. .
 سید على حائرى (شاهباغ)، شرح قانون مدنى ایران، ص ،964 تهران، کتابخانه گنج دانش، 1379 ش؛ سید مصطفى محقق داماد، بررسى فقهى حقوق خانواده نکاح و انحلال آن، ص 316، تهران، نشر علوم اسلامى،1372 ش. .
 جواهر الکلام، ج ،31 ص .147 .
 همان، ج ،17 ص .333 .
 على مشکینى، الزواج فى اسلام، ص 226، قم، نشر مولف، بى تا. .
 شمس الدین، محمد مهدى، مسائل حرجة فى فقه المرأة حقوق الزوجة، بیروت، موسسة الدولته للدراسات و النشر، 1996 م؛ علامه سید محمد حسین فضل الله، تأملات اسلامیة حول المرأة، ص،112 بیروت، دارالملاک، 1421 ق. .
 منهاج الصالحین، ص .289 .
 محمد بن مرتضى الزبیدى، تاج العروس من جواهر القاموس، ج 5، صص 417 و 418، بیروت، المکتبة الحیاة.
 . استاد شهید مرتضى مطهرى، مسئله حجاب، ص 88، انتشارات جامعه مدرسین، 1361ش. .
 صحیح مسلم، ج ،2 ص .3

تبلیغات