آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸۱

چکیده

متن

«أ فمن أسس بنیانه على تقوى من الله و رضوان، خیرٌ أم من أسس بنیانه على شفا جُرف هار فانهار به فى نار جهنم، و الله لا یهدی القوم الظالمین» (سوره توبه، آیه 109)
آیا آن کس که ساختمان دینش بر اساس تقواى الهى و خشنودى پروردگار بنیان نهاده است بهتر است یا آن کس که ساختمان عقائدش بر اساس سستى پایه‏ریزى کرده مانند ساختمانى که بر لبه نهر یا کنار چاهى ساخته شده و هر لحظه در معرض ویرانى است، و سر انجام او را در آتش دوزخ سرنگون خواهد کرد و همانا خداوند افراد ظالم و ستمکار را هدایت نمى‏کند.
أ فمن: همزه، استفهام استنکارى است و بنیان مصدر است و اسم مفعول و به معناى بنا و ساختمان. شفا یعنى لبه و حاشیه جرف: زمینى که سیل زیرش را خالى کرده یا چاهى که زیرش خالى شده و هر لحظه ساختمان را در خود فرو مى‏برد و نابود مى‏سازد. هار أصلش هائر است یعنى آماده سقوط و در حال فروریزى، و انهیار به معناى سقوط و سرنگونى و افتادن است.
خداوند تشبیه بسیار زیبائى در این آیه کرده است و مقایسه مى‏کند کار و ایده و عقیده یک نفر مؤمن با تقوائى که پیوسته خدا را در نظر دارد و دنبال کسب رضایت و خشنودى اوست و دیگرى کسى است که عقیده‏اش را بر پایه‏اى سست مى‏سازد تا آنکه به زودى او را در قعر جهنم فرو برد.
در این آیه مشاهده مى‏شود که خداوند عقیده انسان پارسا و باتقوا را بر دو اساس بنیان نهاده: 1- ترس از عذاب خدا؛ 2- امید به رضاى خدا. و این دو را امامان ما به خوف و رجا معنى مى‏کنند که باید همواره در حال ترس از عاقبت کارمان باشیم و هیچ عملى را براى خود نپسندیم و هیچ کارى را صحیح و مورد قبول حق ندانیم، ولى در عین حال امید به رحمت بى کران او داشته باشیم و رجاى واثق به رضایت پروردگار داشته باشیم که این امید و آن ترس با هم دو بال نجات براى مؤمنان است. پس دین و عقیده مؤمن مبتنى بر تقوا و پروا و امید خشنودى خدا است، به عکس منافق که دین و آئینش مبتنى بر شک و تزلزل است و هیچ وقت به یقین و آرامش نمى‏رسد.
این آیه هرچند کلى است و عمومیت دارد و براى هر زمان و مکانى قابل اجرا است ولى ظاهرا سبب نزولش ساختن مسجد ضرار است. در مجمع البیان آمده است: مفسرین نقل مى‏کنند که قبیله عمرو بن عوف مسجد قبا را ساختند و از رسول خدا صلى الله علیه و آله درخواست کردند تا در آن اقامه نماز کند. و آن حضرت مسجد را افتتاح نمود و در آن نماز گذارد و مسلمانان به او اقتدا کردند. گروهى از منافقان که گویا عددشان از 15 تن تجاوز نمى‏کرد،بر این امر به شدت ناراحت شده و رشک بردند در میان خود اتفاق کردند که آنان نیز مسجدى براى خودشان بسازند و دیگر در مسجد پیامبر حاضر نشوند. این منافقان به سرکردگى ثعلبه بن حاطب و معتب بن قشیر مسجدى کنار مسجد قبا ساختند و سپس نزد رسول خدا آمدند و گفتند ما براى بیماران و کسانى که توانائى آمدن به مسجد شما را ندارند و نمى‏توانند راهى دراز براى رفتن به مسجد طى کنند مسجدى ساخته ایم و مایلیم که شما تشریف آورده و آن را افتتاح فرمائید. حضرت در آن وقت عازم "تبوک" بودند لذا به اینها وعده دادند که هرگاه از تبوک بازگشتند به مسجد آنها بیایند و آن را افتتاح کنند.
هنگامى‏که حضرت از تبوک بازگشت این آیات نازل شد که ناگهان حضرت چند تن از اصحاب را فرستاد تا آن مسجد را خراب کنند و دستور داد تا جاى آن را خاکروبه بریزند.
به هر حال این قصه در کتابها و تفاسیر به عبارتهاى مختلفى نازل شده و لى همه آنها حاکى از این است که خداوند آن مسجد را پذیرفت زیرا صاحبانش براى رضاى او و با ایمان و تقوا آن را بنا نهادند ولى آن مسجد ضرار که منافقان و ظالمانِ به خویشتن، تنها به خاطر حسد بنیان گذاشتند رد کرد و به پیامبرش دستور داد که آن را ویران سازد و به جایش کثافت و خاکروبه بریزد، کنایه از اینکه هرگز صیغه وقف بر این مسجد جارى نمى‏شود و حکم مسجد نخواهد داشت زیرا نیت صاحبانش شیطانى بوده است.
و ضمنا این آیه مى‏خواهد به ما بفهماند که مؤمن باید هشیار باشد و به مسائل با دقت نگاه کند و از آنها به طور سطحى نگذرد و دیدش به مسائل اجتماعى عمیقانه و فاحصانه باشد. نمى‏شود به ظاهر زیبا و جلوه هاى پر رونق نگریست و از حقائق امر غفلت کرد. چه بسا حزبى یا گروهى ظاهرى پرهیزکار داشته باشند ولى با کمى دقت بنگریم که باطنى قبیح و درونى پلید دارند، پس نباید به ظاهر آنها فریب بخوریم بلکه باید دقیق و واقع بین باشیم و این در هر جا و هر مورد باید سرمشق و الگوى زندگیمان باشد. و اصلا این یکى از روشهاى دیرینه استعمارگران و استثمارگران است که با ظاهرى زیبا و فریبنده مردم را حتى با صورت دین و مذهب از دین واقعى منحرف و جدا سازند و همان گونه که امام امت رحمة الله علیه مى‏فرمود براى ما اسلام آمریکائى بیاورند که ما را از اسلام محمدى دور و جدا سازند و ما باید کاملا هشیار و بیدار باشیم و از این توطئه هاى دشمنان فریب نخوریم که همانا بزرگان ما گفته اند که مؤمن زیرک و هشیار است. و السلام‏

تبلیغات