آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸۱

چکیده

متن

قرآن در مورد دوازدهمین ویژگى ممتاز بندگان برجسته خدا چنین مى فرماید: ((والذین یقولون ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قره اعین واجعلنا للمتقین اماما))(1)
یکى از ویژگیهاى بندگان خاص خداوند رحمان این است که آنها در نیایش خود با خدا چنین عرض مى کنند: پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مایه روشنى چشم ما قرار ده و ما را براى پرهیزکاران پیشواگردان.
این ویژگى بیانگر آن است که بندگان ممتاز خدا اهل دعا و نیایش هستند, ولى در دعا به کیفیت آن توجه خاص دارند, چیزهایى را از خدا مى خواهند که بسیار مهم و سرنوشت ساز است, مانند خواستن همسران نیک, فرزندان نیک و از این ها بالاتر از خدا مى خواهند به مقامى برسند که پیشواى و الگوى جامعه شوند. بنابراین در اینجا دو بحث باید مورد بررسى قرار گیرد. نخست اهمیت دعا, دوم اهمیت چگونگى دعا.

اهمیت دعا در اسلام
در قرآن آیات متعددى بیانگر اهمیت فوق العاده دعا کردن است, به طورى که دعا به عنوان عبادت مهم به شمار آمده و بى توجهى به آن موجب استکبار و عذاب دوزخ خواهد بود.(2) و نیز خداوند مى فرماید: ((قل ما یعبو بکم ربى لولا دعائکم))(3) بگو پروردگارم براى شما ارجى قائل نیست اگر دعاى شما نباشد, واژه دعا بیش از 25 بار در اشکال مختلف در قرآن ذکر شده, و دعاهاى پیامبران و... که با کلماتى مانند ((رب, ربنا)) شروع مى شود, بیش از صد بار آمده است. و این ها نشان دهنده اهمیت ممتاز دعا از نظر قرآن است.
در گفتار و سیره چهارده معصوم(ع) و پیامبران نیز کمترین چیزى است که مانند دعا مورد توجه قرار گرفته باشد, آنها همواره در وقت هاى گوناگون به مناجات, دعا و راز و نیاز با خدا اشتغال داشتند. در این راستا نظر شما را به ذکر چند نمونه جلب مى کنیم:
پیامبر اکرم(ص) فرمود: ((الدعإ سلاح المومن و عمود الدین و نور السماوات والارض.))(4) دعا اسلحه مومن و ستون دین, و نور آسمان ها و زمین است.
نیز فرمود: ((الدعإ مخ العباده و لایهلک مع الدعإ إحد))(5) دعا مغز عبادت است, هیچ کس از اهل دعا به هلاکت نمى رسد.
به نقل امام صادق(ع) امیرمومنان على(ع) فرمود: ((احب الاعمال الى الله عزوجل فى الارض الدعإ)) دوست داشتنى ترین کارها در پیشگاه خداوند متعال در سراسر زمین دعا کردن است. سپس فرمود: ((و کان امیرالمومنین رجلا دعإ))(6) امیرمومنان على(ع) مردى بود که بسیار دعا مى کرد.
نیز از سخنان امیرمومنان على(ع) است: ((الدعإ مفاتیح النجاح و مقالید الفلاح)) دعا کلیدهاى پیروزى و گنجینه هاى رستگارى است. ((الدعإ ترس المومن))(7) دعا سپر مومن است.
((اعجز الناس من عجز عن الدعإ))(8) کسى که از دعا کردن ناتوان باشد, عاجزترین انسان ها است.

سه درس مهم در پرتو دعا
دعا و نیایش داراى آثار مثبت و سازنده ـ به ویژه در صفاى دل و تهذیب نفس ـ مى باشد, و مى توان از آن درس هاى فراوان آموخت, در رإس این درس ها سه درس مهم از دعا و به عبارت دیگر سه بعد دعا است که براى وصول به فیوضات دعا باید هر سه, مورد توجه قرار گیرد.
1ـ دعا براى دفع بلا و روا شدن حاجت ها اثر کارساز دارد, بر همین اساس امیرمومنان على(ع) فرمود: ((ادفعوا امواج البلإ عنکم بالدعإ قبل ورود البلإ))(9) موج هاى بلاها را قبل از ورودشان, به وسیله دعا کردن از خود دفع کنید.
2ـ در کنار دعا وهمراه آن, تضرع, خشوع و راز و نیاز وجود دارد, که چنین خصالى غرور انسان را مى شکند, و دل را آماده پذیرش امور معنوى مى سازد, و در نتیجه انسان داراى آرامش نفس, قوت قلب و روحیه عالى خواهد شد; چنان که در قرآن مى خوانیم: ((ادعوا ربکم تضرعا و خفیه))(10) پروردگار خود را (آشکارا) از روى تضرع و در پنهانى بخوانید.
3ـ توجه به محتواى دعاها, و معارف بلند پایه اى که در دعاها وجود دارد, به عنوان مثال دعاى اول صحیفه سجادیه و خطبه اول نهج البلاغه از نظر معارف و مطالب بلند پایه و عرفانى, همسان هستند, توجه به این معارف موجب ارتقإ سطح معلومات و معرفت انسان, و آشنایى بیشتر او با مفاهیم عالى اسلام خواهد شد که در رإس آنها مسإله توحید و خداشناسى است که نقش مهمى در استجابت دعا و استفاضه از نورانیت دعا دارند, چنان که در روایت آمده گروهى از امام صادق(ع) پرسیدند: ((چرا ما دعا مى کنیم ولى مستجاب نمى شود؟)) در پاسخ فرمود: ((لانکم تدعون من لا تعرفونه))(11) زیرا کسى را مى خوانید که او را نمى شناسید.
به طور کلى دعا, عبادتى است که باید بیشترین نقش را در پاک سازى و به سازى روح و روان داشته باشد, براى وصول به این نقش, باید شرایط واجب, مستحب و کمال دعا را رعایت کرد, چنان که استجابت دعا بستگى به شرایطى دارد که حفظ آن شرایط, رابطه تنگاتنگ با تهذیب نفس و تکامل انسان دارد و مى توان گفت که هر اندازه که اثر مثبت دعا در انسان بروز کند, به همان اندازه آن دعا به استجابت رسیده است. براى توضیح, نظر شما را به گفتار زیر جلب مى کنیم:
پیامبر(ص) فرمود: ((کسى که دوست دارد, دعایش مستجاب گردد, باید غذا و محل کسب خود را پاک کند.)) نیز فرمود: ((باید امر به معروف و نهى از منکر کنید, وگرنه خداوند بدان را بر نیکان شما مسلط مى کند و هرچه دعا کنید مستجاب نخواهد شد. ))(12) در فرازى از دعاى کمیل از زبان امیرمومنان على(ع) مى خوانیم: ((اللهم اغفر لى الذنوب التى تحبس الدعإ)) خدایا بیامرز گناهانى را که مانع سر راه استجابت دعا خواهند شد. شخصى از امیرمومنان على(ع) پرسید: ((چرا دعاى ما مستجاب نمى شود؟)) آن حضرت در پاسخ فرمود: ((زیرا; 1ـ خدا را شناختید, ولى حق او را ادا نکردید 2ـ به رسول خدا(ص) ایمان آوردید, ولى از دستورهاى او پیروى ننمودید 3ـ آیات قرآنى را تلاوت نمودید, ولى به دستورهاى آن عمل نکردید. 4ـ در زبان گفتید از آتش مى ترسیم ولى کردارتان موجب ورود به آتش دوزخ مى گردد 5ـ در زبان گفتید بهشت را دوست داریم, ولى در عمل از بهشت فاصله گرفتید 6ـ از نعمت هاى خدا بهره مند شدید, ولى شکر آن را بجا نیاوردید. 7ـ خدا فرمود با شیطان دشمنى کنید, شما در زبان دشمنى کردید, ولى در عمل با او دوستى نمودید 8 ـ عیب هاى مردم را دیدید, ولى عیب هاى خود را نادیده گرفتید, اگر نیت شما خالص باشد و امر به معروف و نهى از منکر کنید دعایتان به استجابت مى رسد.))
روایات (13)در این راستا بسیار است که نشان دهنده فراهم نمودن شرایط دعا براى وصول به فیوضات دعا است, نتیجه این که باید به مجرد دعا به طور سطحى و ظاهرى اکتفا نکرد, بلکه به محتوا و شرایط آن نیز توجه داشت, تا از آن بهره کافى و کامل جست.

توجه به کیفیت دعا, و پرهیز از دعاهاى بى مورد یا کم فایده
در آیه مورد بحث (74 فرقان) تصریح شده که بندگان ممتاز خدا اهل دعا هستند, و در دعا این سه خواسته را از درگاه خداوند دارند: 1ـ همسر شایسته 2ـ فرزند صالح 3ـ این که به مقامى برسد که پیشوا و الگو و راهنماى مردم شوند, یعنى به کیفیت دعا توجه دارند, امور مهم را از خدا مى خواهند و براى تحقق آن, سعى مى نمایند, آنها مى گویند: پروردگارا! همسر و فرزندانمان را نور چشم ما قرار بده, این تعبیر (نور چشم) رمز کمال و سعادت است, چرا که همسر و فرزند نیک موجب آرامش و سعادت انسان شده و روح و روان انسان را شاد نموده و در نتیجه باعث روشنى چشم خواهد شد, و به عبارت روشن تر, همسر و فرزندان شایسته, به زندگى انسان نور و صفا مى بخشند و باعث آبرو و روسفیدى و سربلندى دنیا و آخرت خواهند شد. چنین دعایى مفید و داراى آثار درخشان است, به خلاف دعاهاى بیهوده و یا کم فایده که ارزش چندانى ندارند, انسان باید در همه چیز حتى در دعا, داراى همت عالى و نظرى بلند باشد, و در پرتو نورانیت دعا, به مقام هاى عالى برسد. تا آنجا که دعا کند که امام و الگوى مردم شود. نبایددعا را در امور مادى منحصر کرد, یا در پیشگاه خدا چیزهایى حقیر را درخواست کرد. بر همین اساس امام صادق(ع) فرمود: دعاى چهار گروه به استجابت نمى رسد: 1ـ کسى که در خانه خود نشسته و مى گوید: خدایا مرا روزى ده, به او گفته مى شود آیا به تو دستور تلاش و کوشش ندادم؟ 2ـ کسى که همسرى (ناشایسته که دائما او را ناراحت مى کند) دارد, و دعا مى کند که از دست همسرش خلاص شود, به او گفته مى شود مگر حق طلاق را به تو ندادم 3ـ کسى که اموالى داشته, و بدون گواه به دیگرى وام داده (ولى وام گیرنده منکر آن است وام دهنده دعا مى کند که خداوند دل وام گیرنده را نرم کند, و او را به اداى وام وادار نماید) به او گفته مى شود مگر به تو دستور ندادم به هنگام وام دادن, شاهد و گواه بگیرید.))(14)
ما وقتى که دعاهاى پیامبران, امامان و اولیإ خدا را مورد بررسى قرار مى دهیم, مى بینیم خواسته هاى آنها هنگام دعا, بیشتر در محور امور بلند پایه معنوى, اجتماعى و سیاسى بود, مثلا دعاى حضرت ابراهیم(ع) چنین بود: ((ربنا اجعلنى مقیم الصلاه و من ذریتى ربنا و تقبل دعإ))(15) پروردگارا! مرا برپا کننده نماز قرار ده, و از فرزندانم (نیز چنین فرما) پروردگارا دعاى مرا بپذیر. راسخان در علم (امامان) چنین دعا کنند: ((ربنا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمه انک انت الوهاب))(16) پروردگارا! دلهایمان را بعدا ز آن که ما را هدایت کردى (از راه حق) منحرف مگردان, و از سوى خود رحمتى بر ما ببخش, زیرا تو بخشنده اى. دعاى اصحاب کهف چنین بود: ((ربنا آتنا من لدنک رحمه و هیىء لنا من إمرنا رشدا.))(17) پروردگارا! ما را از سوى خودت رحمتى عطا کن, و راه هدایت و نجاتى براى ما فراهم ساز.
توجه به دعاهایى که امامان ما داشتند, چنان که در صحیفه سجادیه و مفاتیح الجنان آمده ما را به کیفیت دعا کردن آشنا مى کند, و نشان مى دهد که چگونه دعا کنیم, مثلا امام حسین(ع) در فرازى از دعاى عرفه خود چنین به خدا عرضه مى کند: ((اللهم اجعلنى اخشاک کانى اراک, واسعدنى بتقواک, و لا تشقنى من معصیتک))(18) خدایا مرا به گونه اى از خوف و خشیت در درگاهت قرار ده که گویا تو را با چشمانم مى نگرم, و در پرتو تقوا مرا سعادتمند فرما, و به خاطر گناه مرا تیره بخت نساز.
براى توضیح و روشن شدن مطلب, نظر شما را به داستان جالب زیر جلب مى کنیم:
روایت شده: خداوند به یکى از پیامبران بنى اسرائیل وحى کرد که به فلان عابد بگو سه دعاى تو در نزد ما مورد استجابت است, آن پیامبر وحى الهى را به آن عابد ابلاغ کرد, او موضوع را به همسرش خبر داد(19) همسرش اصرار زیاد کرد که یکى از آن دعاها را در مورد من قرار بده, عابد به این پیشنهاد راضى شد, همسرش به او گفت: ((دعا کن خداوند مرا از زیباترین زنان زمان قرار دهد.)) عابد همین دعا را کرد, همسرش از زیباترین بانوان جهان گردید.
زیبایى او باعث شد که شاهان و جوانان ثروتمند و هوسباز به او دل بستند و برایش پیام دادند, شوهر مفلوک و پیر و زاهدت را رها کن, با ما محشور باش, تا از هر گونه لذت هاى دنیا, بهره مند گردى.
آن زن, از این جهت گول خورد وهمواره با شوهرش برخورد شدید مى کرد و بناى ناسازگارى مى نمود, سرانجام عابد از دست او عصبانى شد, و از دعاى دوم خود استفاده کرد و گفت: ((خدایا! همسرم را تبدیل به سگ کن)).
دعایش به استجابت رسید و او سگ شد, برادران و بستگان او نزد عابد آمدند و گفتند آبروى ما در میان مردم مى رود, از شما التماس مى کنیم که از دعاى سوم خود استفاده کن تا همسرت به صورت اول برگردد, آنها بسیار اصرار کردند, سرانجام عابد ناگزیر از دعاى سوم خود استفاده نمود و عرض کرد: ((خدایا همسرم را به صورت اول بازگردان.)) دعا مستجاب شد, و همسرش به صورت اول بازگشت, و به این ترتیب سه دعاى مورد اجابتش, به هدر رفت و پوچ گردید(20) آن زاهد اگر نادان نبود مى توانست از این فرصت اکثر استفاده را بکند, و سعادت دنیا و آخرتش را تإمین نماید.

سه خواسته جالب در دعا
به تفسیر آیه مورد بحث (25 فرقان) باز مى گردیم, در این آیه بیان شده که بندگان ممتاز خدا در دعاى خود به خدا عرض مى کنند: ((همسران و فرزندان شایسته, به ما عنایت کن و ما را امام و پیشواى پرهیزگاران فرما.))
این سه خواسته از خواسته هاى بسیار مهم زندگى سعادتمندانه است, براى آن که به اهمیت این سه خواسته سرنوشت ساز پى ببریم, به توضیح کوتاه آن مى پردازیم.

همسر شایسته و نقش آن
همسر شایسته معاون بسیار خوبى براى شوهر است, موجب زیبایى و دوام زندگى و سعادت و شادابى خواهد بود, و نقش به سزایى در نیکو داشت کانون خانواده و به سازى آن دارد, از این رو براى گزینش و تربیت چنین همسرى باید توجه عمیق نمود. روایت شده شخصى درباره انتخاب همسر با رسول خدا(ص) مشورت کرد, آن حضرت فرمود: ((انکح و علیک بذات الدین))(21) ازدواج کن ولى بر تو باد که با زن دین دار ازدواج کنى. امام صادق(ع) به ابراهیم کرخى فرمود: ((با دخترى ازدواج کن که از 1 ـ خانواده اصیل و نیک باشد 2ـ داراى اخلاق خوب باشد 3ـ در او آمادگى براى فرزند دار شدن باشد 4 ـ شوهرش را در امور دنیا و آخرت یارى کند.))(22)
پیامبر(ص) فرمود: ((بهترین زنان امت من, کسانى هستندکه مهرشان اندک است و خوش رو مى باشند.))(23)
از بررسى روایات در این راستا فهمیده مى شود که ویژگى هاى دوازده گانه زیر نشانه همسر شایسته است: 1ـ دین دارى 2ـ اخلاق نیک 3ـ خوش رویى 4ـ کم بودن مهریه 5ـ آمادگى براى بچه دار شدن 6ـ زن پر محبت 7ـ داشتن عفت 8 ـ مطیع شوهر و آراستگى براى او 9ـ از خانواده اصیل و پاک 10ـ راستگو و امانت دار 11ـ خوشبو و پاکیزه 12ـ فهیم و آشنا به اداره زندگى.
امیر مومنان على(ع) فرمود: ((ایاکم و تزویج الحمقإ, فان صحبتها بلإ و ولدها ضیاع))(24) از ازدواج با زنان کم عقل دورى کنید, چرا که همنشینى با آنها بلا است, و فرزندان آنها دچار تباهى است.
در روایات متعدد آمده که هدفتان در ازدواج, مال و زیبایى نباشد, بلکه ایمان و پاکدامنى همسر را هدف اصلى قرار دهید. پیامبر (ص) فرمود: ((هرگاه کسى با بانویى به خاطر ثروتش ازدواج کند, خداوند او را به همان ثروت واگذارد (واز بهره هاى دیگر محروم سازد) و کسى که با زنى براى جمالش ازدواج کند, امور ناپسندى از او ببیند, و هر کس به خاطر دینش با او ازدواج کند, خدا او را محروم نکند.))(25)
بنابراین همسر شایسته از ارکان مهم زندگى است, بنده ممتاز خدا هم در دعا, و هم در گزینش, به این موضوع توجه عمیق و جدى دارد. که در پرتو چنین جدیت مى تواند بخش مهم از سعادت و خوشبختى خود را تإمین کند. به گفته سعدى:
زن خوب فرمانبر پارسا
کند مرد درویش را پادشاه
چو مستور باشد زن خوب روى
به دیدار وى در بهشت است شوى

فرزندان صالح
یکى از ممتازترین ارکان سعادت, داشتن فرزندان شایسته است که به راستى مهم ترین نعمت الهى خواهد بود.
و به عکس فرزند ناصالح, بلاى بزرگ و ویران گر است که مایه وزر و وبال و بدبختى دو جهان خواهد شد. پیامبران و اولیإ خدا هم در دعا و نیایش و هم در عمل, براى داشتن فرزند صالح, تلاش فراوان داشتند, و در تربیت و پرورش روح و روان فرزند, از هیچ عامل سازنده اى اغماض نمى کردند. امام صادق(ع) به یکى از شیعیان فرمود: وقتى که اراده ازدواج نمودى دو رکعت نماز بخوان, و پس از حمد و شکر الهى دعا کن و در دعا بگو: ((... و از براى من از آن همسر فرزندى طیب و پاک که خلف و جانشین صالحى در حیات من و بعد از مرگ من باشد نصیب گردان.))(26)
امیرمومنان على(ع) در گفتارى فرمود: ((سوگند به خدا من از درگاه خدا فرزندى زیباروى یا خوش اندام درخواست نکردم بلکه از پروردگارم خواستم, فرزندانى مطیع خدا و خائف در درگاه خدا به من عنایت فرماید, به گونه اى که هرگاه به او نگاه کنم و بنگرم که مطیع خدا است, چشمم به خاطر او روشن گردد.))(27)
رسول اکرم(ص) فرمود: ((ان الولد الصالح ریحانه من ریاحین الجنه))(28) همانا فرزند شایسته گل خوشبویى از گل هاى خوشبوى بهشت است.
در شرح حال عالم بزرگ مرحوم ملا محمد تقى مجلسى (پدر علامه محمد باقر مجلسى صاحب بحارالانوار) مى نویسند که گفت: یک شب پس از نماز شب, حالتى برایم رخ داد که احساس کردم اگر از خداوند خواسته اى را طلب کنم, اجابت خواهد کرد, در این فکر بودم که چه درخواستى کنم, ناگاه صداى فرزندم محمد باقر که در گهواره بود بلند شد, گفتم: ((خدایا! به حق محمد و آل محمد(ص) این کودک را مروج دین و ناشر احکام سید رسولان محمد مصطفى(ص) قرار ده, و توفیقات سرشار به او عنایت فرما.))(29)
همین دعا باعث شد که خداوند همه اسباب توفیق را براى محمد باقر مجلسى فراهم کرد, به طورى که وقتى بزرگ شد روز به روز بر رشد و کمال او افزوده مى شد, و در نشر اسلام و احکام با بیان و قلم به توفیقات سرشارى نایل گردید, و آثار فراوان و درخشان به یادگار گذاشت که یکى از آنها کتاب بحارالانوار است که 110 جلد مى باشد, به گفته محدث معروف حاجى نورى مقام علمى علامه مجلسى و توفیق او در ترویج اسلام به جایى رسید که عبدالعزیز ناصبى دهلوى در کتاب تحفه نوشته است: ((اگر دین شیعه دین مجلسى نامیده شود, بجا است, زیرا رونق و گسترش این دین از ناحیه علامه مجلسى است...))(30)
نتیجه این که بزرگان به مسإله فرزند صالح این گونه اهمیت مى دادند, و آن را در سرلوحه زندگى خود مورد توجه قرار مى دادند.

امام و پیشواى مردم
بدون تردید مقام امامت بالاترین مقامى است که اسلام به آن اهمیت بسیار داده است, آیه مورد بحث بیانگر آن است که عبادالرحمن (بندگان ممتاز خدا) کسانى هستند که مى خواهند در پرتو تقوا و تلاش به شریف ترین مقام برسند, پیشوا و مقتدا و الگوى مردم گردند, روشن است که وصول به چنین مقامى بستگى به پیمودن مراحل تهذیب نفس و کسب کمالات معنوى دارد. چنان که حضرت ابراهیم(ع) پس از آزمایش ها و طى درجات مقامات عالى, به این مقام رسید. و خداوند به او فرمود: ((... انى جاعلک للناس اماما))(31) من تو را امام و پیشواى مردم قرار دادم.
این دعا نشان مى دهد که بندگان ممتاز خدا باید خود را آن چنان بسازند و داراى همت بلند شوند که رهبر و هادى مردم گردند, و مردم از نور وجود آنها استفاده کنند, و فیوضات آنها مردم را از تاریکى ها به سوى صراط مستقیم و روشنایى ها بکشاند. و بدانند که اگر سعى کنند در سایه تقوا و عمل صالح مى توانند به درجات عالى برسند. این دعا و امید و خواسته, همان است که همه پیامبران و امامان و اولیإ خدا داراى آن بودند, چنان که شبیه این مطلب در دعاى امام سجاد(ع) در دعاى مکارم الاخلاق آمده است آنجا که به خدا عرض مى کند:
((واجعلنى من اهل السداد و من ادله الرشاد))(32) خدایا مرا از افراد استوار و درست کار قرار بده, و از راهنمایان هدایت فرما.
پى نوشت ها:
1. سوره فرقان (25) آیه74.
2. سوره مومن (40) آیه 60.
3. سوره فرقان (25) آیه77.
4. شیخ یعقوب کلینى, اصول کافى, ج2, ص468.
5. علامه مجلسى, بحارالانوار, ج93, ص300.
6. اصول کافى, ج2, ص467, و 468.
7. همان, ص468.
8. بحارالانوار, ج78, ص9.
9. همان, ج93, ص289.
10. اعراف (7) آیه55.
11. بحار, ج93, ص368.
12. محدث قمى, سفینه البحار, ج1, ص448 و 449.
13. همان.
14. اصول کافى, ج2, ص511.
15. ابراهیم (14) آیه40.
16. آل عمران (3) آیه8.
17. اعراف(7) آیه10.
18. مفاتیح الجنان, دعاى عرفه.
19. در کتاب سیاستنامه, ص222 نام این شوهر و همسرش با عنوان یوسف و کرسف یاد شده است.
20. بحارالانوار, ج14, ص485.
21. فروع کافى, ج5, ص332.
22. همان, ص323.
23. همان, ص324.
24. شیخ حر عاملى, وسائل الشیعه, ج14, ص56.
25. همان, ص31.
26. همان, ص79.
27. مناقب ابن شهر آشوب, ج3, ص380.
28. فروع کافى, ج6, ص3.
29. مستدرک الوسائل, ج3, ص408.
30. همان.
31. بقره (2), آیه124.
32. مفاتیح الجنان, دعاى مکارم الاخلاق.

تبلیغات