آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸۱

چکیده

متن

((محمد رسول الله والذین معه اشدإ على الکفار رحمإ بینهم)) (سوره فتح, آیه29)
قبل از ورود به موضوع رویکرد سیاست خارجى انقلاب لازم است به چند مطلب اشاره شود. سیاست خارجى در نظامهاى حکومتى متغیرى از اهداف و اصول حاکم بر آن نظامها است.
1ـ سیاست خارجى متضمن منافع و مصالحى است که اهداف و اصول حاکمیت را در پى دارد اگر حکومت ملى باشد, سیاست خارجى منافع و مصالح و اهداف ملى را دنبال خواهد کرد و این اهداف با پشتوانه قدرت ملى به پیش مى رود و اعمال مى گردد و اگر چنانچه حاکمیت توحیدى و از نوع حاکمیت انقلاب اسلامى باشد, اهداف و اصول انقلاب با ویژگى توحیدى, محور سیاست خارجى است که در ضمن, منافع ملى و آحاد مردم نیز تإمین خواهد شد. اعتقاد به اینکه توحید و مکتب اسلام پایه سیاست است, توحید در آفرینش و هستى و انسان و توحید در نحوه اداره, خط مشى و آیین زندگى را در تمام ابعاد و شئون در پى دارد.
2ـ بر اساس آیه 158 سوره اعراف که مى فرماید: ((قل یا ایها الناس انى رسول الله الیکم جمیعا))و آیه: ((و ما ارسلناک الا کافه للناس)) شریعت اسلام براى تمام بشریت مى باشد و جهانشمول است و رسالت پیامبر بزرگ اسلام(ص) نیز رسالت جهانى است و از آنجا که خداوند در آیه 33 سوره احزاب مى فرماید: ((لقد کان لکم فى رسول الله اسوه حسنه)) و مسئولیت بسط و گسترش این مکتب را به عنوان اسوه پیامبر(ص) به امت اسلام توصیه کرده است و به این جهت است که سیاست محورى انقلاب اسلامى از ابتدا بر پایه صدور و بسط و گسترش جهانى استوار گردیده است.
3ـ در گذشته استکبار شرق و غرب به رهبرى شوروى و آمریکا و امروزه به رهبرى بلامنازع (شیطان بزرگ آمریکا) تمام کشورهاى عالم را تحت سلطه و در تیول خود پنداشته و رهبرى خود را جهانشمول مى داند و با هر حرکت و انقلابى که مستقل از آن باشد و بنحوى رهبرى او را مخدوش کند, به مقابله همه جانبه برمى خیزند امام خمینى در این باره مى فرمایند:
((واقعیت این است که دول استکبارى شرق و غرب و خصوصا آمریکا و شوروى عملا جهان را به دو بخش (آزاد) و (قرنطینه سیاسى) تقسیم کرده اند, در بخش آزاد جهان این ابرقدرتها هستند که هیچ مرز و حد و قانونى نمى شناسند و تجاوز به منافع دیگران و استعمار و استثمار و بردگى ملت ها را امرى ضرورى و کاملا توجیه شده و منطقى و منطبق با همه اصول و موازین خود ساخته بین المللى مى دانند, اما در بخش (قرنطینه سیاسى) که متإسفانه اکثر ملل ضعیف عالم و خصوصا مسلمانان در آن محصور و زندانى شده اند, هیچ حق حیات و اظهار نظرى وجود ندارد...))
بر این اساس من ابتدا فهرست پاره اى از دخالت هاى آمریکا را که اغلب به صورت عملیات و اشغال نظامى کشورها است ذکر مى کنم.
1 ـ دخالت نظامى آمریکا سال 1953 میلادى در کره (آمریکا نیروهاى خود را در کره وارد کارزار نمود و در اثر آن این کشور به دو بخش شمالى و جنوبى تقسیم شد)
2 ـ در سال 1956 میلادى با دخالت غیر مستقیم و چراغ سبز آمریکا تجاوز نظامى سه کشور انگلیس فرانسه و اسرائیل به مصر و اشغال کانال سوئز و بخشى از خاک مصر اتفاق افتاد.
3 ـ 1958 میلادى و شکل گیرى پیمان بغداد براى جلوگیرى از اتحاد دو کشور مصر و سوریه به رهبرى جمال عبدالناصر.
4 ـ دخالت نظامى آمریکا در سال 1958 میلادى در کشور لبنان به نفع کمیل شمعون و سرکوب جنبش ملى لبنان به رهبرى ریاض الصلح و کمال جنبلاط.
5 ـ سال 1961 میلادى دخالت نظامى آمریکا در کوبا (خلیج خوکها).
6 ـ از سال 1965 تا سال 1974 میلادى آمریکا کشور ویتنام را اشغال نظامى کرد و شب و روز بر سر مردم آن بمب و موشک ریخت.
7 ـ 5 ـ1964 ـ سرکوب جنبش آزادیبخش کشور ((پرو)) در آمریکاى جنوبى به رهبرى چه گوارا.
8 ـ 1967 ـ دخالت نظامى آمریکا در کنگو و سرکوب حمایت مردمى این کشور به رهبرى آقاى پاتریس لومومبا و اعدام لومومبا توسط مزدوران آمریکا.
9 ـ 1972 ـ سرکوب جنبش آزادیبخش انقلابیون نیکاراگوئه به رهبرى ساندنیستها.
10 ـ 1973 ـ دخالت مستقیم نیروهاى نظامى آمریکا در جنگ اعراب و اسرائیل و برقرارى پل هوایى بین آمریکا و اسرائیل براى سرکوب اعراب.
11 ـ 1974 ـ دخالت نظامى آمریکا در قبرس و سرنگونى اسقف ماکاریوس که مقدمه تقسیم این جزیره شد.
12 ـ 1974 ـ دخالت نظامى آمریکا در شیلى به نفع ژنرال پینوشه و سرنگونى رهبر ملى شیلى آقاى آلنده.
13 ـ 1974 ـ دخالت آمریکا در لبنان و آغاز جنگ داخلى که بیست سال به طول انجامید, طراح این توطئه هنرى کیسینجر بود (در آن زمان در عین الرمانه فالانژیستها یک اتوبوس حامل زن و مرد و کودک فلسطینى را قتل عام کردند)
14 ـ 1982 ـ دخالت (مارنیز) تفنگداران آمریکایى در لبنان به حمایت از اشغال این کشور توسط اسرائیل که این دخالت هاى آشکار تاکنون ادامه دارد.
15 ـ 1986 ـ بمباران کشور لیبى به منظور سرنگونى رژیم سرهنگ قذافى.
16 ـ 1988 ـ اشغال نظامى کشور پاناما و ربودن ژنرال نوریگا به بهانه مواد مخدر (آمریکا به منظور سلطه مجدد خود بر کانال پاناما دست به این تجاوز آشکار زد).
17 ـ 1998 ـ بمباران کارخانه داروسازى سودان (به بهانه ساخت سلاح شیمیایى که بعدا مشخص شد واقعیت نداشته است).
18 ـ 1998 ـ بمباران افغانستان به بهانه حضور تروریست آمریکایى بن لادن در این کشور.
19 ـ طبق منابع رسمى و منتشر شده جهانى براى به زانو درآوردن کشورهاى جهان سوم متجاوز از چهل کشور آسیا, آفریقا و آمریکاى لاتین در حال تحریم اقتصادى از سوى آمریکا هستند.
و اما دخالت هاى آمریکا در فلسطین:
20 ـ 1947 ـ تنظیم و تصویب قطعنامه 181 شوراى امنیت توسط آمریکا موضوع تقسیم فلسطین بین یهود و اعراب و به رسمیت شناختن رژیم دشمن صهیونیستى و تضییع حقوق ملت فلسطین.
21 ـ 1967 ـ تنظیم و تصویب قطعنامه هاى 242 و 338 به منظور اجبار اعراب بر شناسایى دشمن صهیونیستى.
22 ـ 1982 ـ طرح ریگان براى اجبار اعراب بر شناسایى رژیم صهیونیستى در مقابل طرح فهد که براى شناسایى اسرائیل موضوع قدس و جلوگیرى از ساخت مستوطنات یهودى و حق بازگشت آوارگان را براى اعراب محفوظ مى دانست.
23 ـ از تاریخ 10/11/1975 ـ کمیته اى در سازمان ملل به نام کمیته دفاع از حقوق غیر قابل خدشه مردم فلسطین تشکیل شده است. آمریکا تمام تصمیمات این کمیته را (دهها مورد) در شوراى امنیت به بهانه به خطر افتادن امنیت اسرائیل و یا تضعیف دولت اسرائیل وتو کرده است و عملا این کمیته بى خاصیت شده است.
24 ـ در 8 سال حکومت ریگان آمریکا اجازه نداد که شوراى امنیت حتى به یک تصمیم برسد. در این دوران پیمان استراتژیک آمریکا و اسرائیل بسته شد که همچنان ادامه دارد. این پیمان در زمینه همکارى نظامى مشترک در زمینه سلاحهاى پیشرفته و انتقال تکنولوژى نظامى آمریکا به رژیم صهیونیستى است.
25 ـ تلاش آمریکا براى قبولاندن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستى به جهانیان.
26 ـ شرکت تبلیغاتى (والد دیزنى) که صهیونیست ها در آن نقش موثر دارند. جشنواره اى به نام (شهر میراث کشورهاى جهان) در آمریکا به راه انداخته است. در این جشنواره 24 کشور از جمله اسرائیل و (متإسفانه) عربستان سعودى و مراکش شرکت کرده اند در غرفه رژیم صهیونیستى ماکت شهر قدس به عنوان پایتخت دشمن صهیونیستى قرار گرفته است, چند روز قبل این جشنواره افتتاح و توسط سفیر اسرائیل رسما قدس به عنوان پایتخت و میراث اسرائیل اعلام شد.
27 ـ دخالتهاى آمریکا در نیم قرن اخیر در منطقه و ایران از حد و حصر بیرون است. از جمله قبل از پیروزى انقلاب سرکوب:
ـ نهضت ملى ایران در سال 1332.
ـ سرکوب نهضت اسلامى در 15 خرداد 1342.
ـ تبعید امام به ترکیه و سپس عراق به خاطر مخالفت با کاپیتولاسیون (مصونیت مستشاران آمریکایى در ایران).
ـ سرکوب قیام ملت و به شهادت رساندن فرزندان آن در زندانها به جرم مبارزه با دخالت هاى آمریکا.
ـ استقرار متجاوز از 50000 مستشار نظامى در ایران و...

مبارزه آشتى ناپذیر با آمریکا (استکبار زدایى)
با توجه به لیست دخالتهاى آمریکا در کشورهاى مختلف دنیا, بویژه کشورهاى اسلامى, روشن مى شود که شناخت دقیق ماهیت استکبارى امریکا توسط امام است که مبناى سیاست استکبار ستیزى انقلاب شده است.
آن چه به عنوان اساسى ترین شاخصه رویکرد سیاست خارجى انقلاب اسلامى مطرح مى باشد این است که:
انقلاب اسلامى به لحاظ ماهیتى و رسالت جهانیش , دشمنى آشتى ناپذیر, در پیش رو دارد و آن ماهیت وجودى استکبار به رهبرى آمریکا است و مبارزه با این دشمن اجتناب ناپذیر و از اهداف عمده و اصلى نظام اسلامى بوده و هست. امام مبارزه با این دشمن را نه تنها در کانون انقلاب یعنى جمهورى اسلامى ایران به نمایش گذاشت بلکه همه مسلمانان جهان و مستضعفین عالم را نیز براى مشارکت در آن, دعوت نمود و آن چه به عنوان شاهدى زنده براى مسلمانان و مستضعفین جهان طرح مى شود, تجربه پیروزى انقلاب اسلامى ایران بر نماد بارز استکبار جهانى, آمریکاست.
پیروزى انقلاب اسلامى آن هم در قوى ترین پایگاه آمریکا در منطقه خاورمیانه, جایى که رژیم اش ژاندارم خلیج فارس و تضمین کننده منافع آمریکا و اسرائیل بود, اقتدار و ابهت آمریکا را درهم شکست و حلقه زنجیره اى ((ناتو)) به دور شوروى را گسست و آمریکا را با انقلاب, مکتب و ایدئولوژى نوینى مقابل ساخت که هیچ گونه شناختى از آن نداشته و در قالب تحلیل هاى موجود دستگاههاى اطلاعاتى سیاسى و کلا سیستم استکبارى آمریکا نمى گنجید و راه مقابله و از بین بردن چنین انقلابى که ((صرف وجودش)) با ماهیت وجودى استکبارى منافات دارد و آن را تهدید مى کند را نه مى دانستند و نه قبلا تجربه کرده بودند.
اما استکبار جهانى به یک نکته اصلى و مهم توجه داشت و آن را محور بنیادین برخورد با انقلاب اسلامى قرار داد: آن نکته عبارت است از این که :
باید انقلاب اسلامى را به گونه اى براندازد که باعث عبرت همه مسلمانان و مستضعفان جهان شود.
و به عبارت دیگر ((براندازى انقلاب و جمهورى اسلامى ایران براى استکبار جهانى هم استراتژى است و هم تاکتیک)). بدین معنى که در تمام سیاستگزاریها و برنامه هاى سیاسى, اقتصادى, فرهنگى, مبادلات تجارى, تبلیغات رسانه اى آمریکا و ..., این نکته محورى سارى و جارى است.
امام خمینى(س) با درک ماهیت استکبار, انقلاب اسلامى را در تعارض جدى با آمریکا تعریف کرده و اصلى جاویدان را براى رویارویى با آن بنا نهادند. رهنمودهاى امام خمینى (س) دراین باره گویاتر از همه کلام هاست آنجا که مى فرماید:

((الان تمام گرفتارىهاى ما از آمریکاست, تمام گرفتارىهاى مسلمین از آمریکاست)). (1)
((اگر آمریکا نبود و این قدرت شیطانى نبود, این همه فساد در بلاد مسلمین حاصل مى شد؟ این همه خونریزىهایى که در بلاد مسلمین مى شود, همه با تحریکات آمریکاست. ))(2)
((آمریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستضعف جهان است. او با ایادى مرموز و خیانتکارش, چنان خون مردم بى پناه را مى مکد که گویى در جهان هیچ کس جز او و اقمارش حق حیات ندارند.))(3)
((اگر بخواهیم استقلال حقیقى به دست آوریم, باید سعى کنیم تمامى اشکال نفوذ آمریکا, چه اقتصادى و چه نظامى, چه سیاسى و چه فرهنگى را از بین ببریم.))(4)
((ما تا آخر عمر علیه دولت آمریکا مبارزه مى کنیم و تا آن را جایش ننشانیم و دستش را از منطقه کوتاه نکنیم و به تمام مبارزان راه آزادى کمک نکنیم تا آنها را شکست دهند و خود مردم سرنوشت خویش را به دست گیرند از پاى نمى نشینیم.))(5)
بدیهى است پاى بندى به این اصل مهم و اساسى انقلاب اسلامى, باعث گردید که سمت گیرى حرکت توفنده پیروان انقلاب و امام و نظام جمهورى اسلامى ایران به سویى باشد که هرچه بیشتر اقتدار و ابهت آمریکا شکسته شود و از این رو ضربه اى کوبنده تر از ضربه پیروزى انقلاب اسلامى بر پیکر آمریکا, حرکت عظیم, اصولى و تعیین کننده تصر و فتح لانه جاسوسى آمریکا در تهران و به گروگان گرفتن گروهى از جاسوسان آمریکا و افشاى اسناد سرى دخالت هاى استکبار جهانى در ایران و دیگر کشورهاى منطقه و رسوا شدن چهره وابستگان به آمریکا در ایران و منطقه بود.
این ضربه دوم بر اقتدار و کیان استکبارى آمریکا به قدرى کارى و مهلک بود که طى 444 روز گروگانگیرى, این ابرقدرت را از چگونگى برخورد با آن و بازگرداندن آبروى رفته خویش گیج و مبهوت ساخته و به اقسام ترفندها متوسل نمود. یکى از اقداماتى که آمریکایى ها براى مقابله با حرکت تسخیر لانه جاسوسى انجام دادند اعزام نیروى ویژه نظامى براى حمله به سفارتخانه و آزادسازى گروگانها و... بود که با گرفتار شدن در طوفان شن طبس و از بین رفتن تجهیزات آنها, رسوایى آمریکایى ها دو چندان شد.
این حقارت آمریکا زمانى به اوج خود رسید که حضرت امام(س) اقدام شجاعانه دانشجویان مسلمان را تإیید کرده و براى آن تعریف نوینى را ارائه دادند که:
((جهان باید بداند که ایران راه خدا را پیدا کرده است و تا قطع منافع آمریکاى جهانخوار, این دشمن کینه توز مستضعفین جهان, با آن مبارزه آشتى ناپذیر دارد و حوادث ایران, نه تنها ما را براى لحظه اى عقب نخواهد نشاند, که ملت ما را در نابودى منافع آن مصمم تر خواهد کرد. ما مبارزه سخت و بى امان خود را علیه آمریکا شروع کرده ایم و امیدواریم فرزندانمان با آزادى از زیر یوغ ستمکاران, پرچم توحید را در جهان بیفرازند; ما یقین داریم اگر دقیقا به وظیفه مان که مبارزه با آمریکاى جنایتکار است ادامه دهیم فرزندانمان شهد پیروزى را خواهند چشید.))(6)
((رئیس جمهور آمریکا گفته است ایران ما را تحقیر کرد; این اول کار است, ایران تا آخر شما را تحقیر خواهد کرد.))(7)
پرواضح است که این موضع گیریها, حکایت از نوع نگرش آشتى ناپذیر انقلاب با استکبار جهانى داشته و از دیگر سوى آمریکایى ها نیز به طور سیستماتیک و یکپارچه, باهدف براندازى و ذلت کشاندن و تسلیم انقلاب اسلامى, اقداماتى را به انجام مى رساندند.
فى الواقع آمریکایى ها با درک عمیق ابعاد و اهداف انقلاب اسلامى, هرگونه شیوه و تاکتیکى را که مبتنى بر استراتژى براندازى و نظام جمهورى اسلامى نباشد را به کنارى نهاده و تنها روش هاى براندازى انقلاب را, انتخاب و به مورد اجرا گذاردند. پس نباید فراموش کرد که اصل و اساس همه برنامه ها و سیاست هاى آمریکا نسبت به نظام جمهورى اسلامى ایران بر محور براندازى استوار است.
بدین ترتیب رژیم استکبارى آمریکا و انقلاب اسلامى به عنوان دو قدرت آشتى ناپذیر مى باشند که فراموش نمودن دشمنى آمریکا, در حقیقت واگذار نمودن خطوط مقدم جبهه به دشمن تلقى مى شود.
آنچه که آمریکاییها تاکنون به آن دل بسته و ایشان را امیدوار ساخته, این است که انقلاب اسلامى از درون متلاشى شود و این کانون امید مستضعفان جهان به سمتى سوق پیدا کند که با دست فرزندانش, اصول و آرمانهاى آن مسخ گردد و به مسلخ توطئه و فریب آمریکا برود; لذا در راستاى براندازى انقلاب و نظام, تاکتیک ((استحاله)) را نیز برگزیده و با اعمال سیاست ((فشار و امتیاز)), حرکت دوگانه اى را سازمان داده اند که انقلاب و نظام از درون متمایل به ((در باغ سبز)) سرمایه دارى شده و با دستهاى خود بنیان انقلاب متلاشى و بارقه امید محرومان جهان را خاموش سازد.
امام خمینى (س) در این باره مى فرمایند:
((نکته مهمى که همه ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهانخوران تاکى و تا کجا ما را تحمل مى کنند و تا چه مرزى استقلال و آزادى ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزى جز عدول از همه هویت ها و ارزش هاى معنوى و الهى مان نمى شناسند.))(8)
به عبارت دیگر همه وعده ها و وعیدهاى استکبار جهانى به کسانى که تصور مى کنند مى توان با عدول از پاره اى اصول و ارزش هاى انقلابى, رشد و توسعه اى ـ هرچند ضعیف ـ داشت تنها حریص تر نمودن شکارچى و صیاد درنده و بى رحم است که شکار را ملاحظه مى کند با پاى خود به دام او و تیررس سلاح او نزدیک و نزدیکتر مى گردد. امام مى فرماید:
((بارها گفته ام رابطه ایران و آمریکا, رابطه گرگ و میش است و هرگز بین این دو آشتى نیست.))(9)
برخى افراد مرعوب یا وابسته, خوش خیالانه تصور کرده اند که از آنجا که آمریکا قدرت مطلق جهانى و ناظم نوین عالم شده است مى توان به دور از شعارهاى انقلاب و با اتخاذ سیاست هاى کج دار و مریز و غیر انقلابى دشمن را نرم نمود.
در حالى که اولا ـ هیچ گونه تغییرى در ساختار کلى استعمار و استکبار حاکم بر جهان در طول این سال ها داده نشده بلکه وسایل و ابزار استعمار و استثمار پیچیده تر گشته است.
ثانیا ـ سیاست ها و برنامه هایى که در طول سال هاى گذشته با همین دیدگاه به مورد اجرا گذاشته شد و پذیرش همه گونه شرایط غربى ها, ثابت نمود که این مطالب, فریبى بیش نیست.
پى نوشت ها:
ـ تفصیل این مقاله در کنگره امام و تبیین انقلاب اسلامى ارائه شده و نویسنده محترم بار دیگر آن را جهت چاپ در مجله پاسدار اسلام بازبینى و تلخیص نمودند. پاسدار اسلام ضمن تشکر, توفیق روزافزون ایشان را در پاسدارى از اسلام و راه امام از خداوند خواستار است.
1 ) امام خمینى , 7/8/1358.
2 ) امام خمینى , 4/11/60.
3 ) امام خمینى , 21/6/1359.
4 ) امام خمینى , 9/12/1357.
5 ) امام خمینى , 20/12/1358.
6 ) امام خمینى , 16/6/1360.
7 ) امام خمینى , 12/11/1362.
8 ) امام خمینى , 29/4/1367.
9 ) امام خمینى , 20/8/1367

تبلیغات