آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

"پس از تشکیل دولت مدرن در ایران ـ در زمان رضا شاه ـ تا کنون یکی از دغدغه خاطرهای مسئولین امنیتی و سیاسی کشور حفظ یکپارچگی سرزمینی ایران بوده، بگونه ای که پس از آن فرآیند مشارکت ملی با چالش های جدی مواجه شده است و همبستگی ملی متاثر از نوع رویکرد حکومت مرکزی در برخی مناطق ایران که منطبق بر اقوام غیر فارس و غیر شیعه مذهب هستند در دوره های خاص تاریخی انسجام سرزمینی کشور را به چالش گرفته است. قوم بلوچ، در جنوب خاوری کشور در استان پهناور سیستان و بلوچستان ساکن است. این قوم که دنباله آن به خارج از مرزهای سیاسی ایران کشیده شده، عوامل پیوندگر متعددی آن را با سایر اجزای ملت ایران پیوند داده، همچنین عوامل دیگری نیز این پیوند را تضعیف کرده است. این مقاله برآن است که ضمن تبیین نظری دو رویکرد کارکردگرایی هارتشورن و آیکونوگرافی (نمادنگاری) گاتمن در خصوص عوامل انسانی و جغرافیایی نقش آفرین در همگرایی و واگرایی موثر در وحدت ملی را در خصوص قوم بلوچ مورد پژوهش قرار دهد. اطلاعات مورد نیاز این تحقیق به روش کتابخانه ای و تهیه پرسشنامه در ارتباط با برخی نخبگان قومی بلوچ (اعضای شورای شهر و مولوی ها) و همچنین مصاحبه با مسئولین استان گردآوری شده، سپس اطلاعات گردآوری شده به روش کیفی و توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. در نتیجه تحقیق مذکور همگرایی قوم بلوچ با دیگر اجزای ملت ایران افزایش یافته است."

تبلیغات