۱.
بحث از آزادى عقیده و مذهب یکى از مباحث مهم حقوق بشر است که هم در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران و هم در اعلامیه جهانى حقوق بشر به صراحت مطرح شده است . آنچه که در این مقاله مورد بحث قرار مىگیرد، بررسى دیدگاه اسلام در این زمینه و پاسخگویى به پارهاى از شبهات وارده مانند دیدگاه اسلام در باره ارتداد و جهاد خصوصا جهاد ابتدایى و عقیدتى است .
۲.
علوم تجربى در عالم غرب، بیش از سایر علوم، دستخوش تحول عظیم شده است. تکنولوژیهاى برتر و صنایع توسعه یافته به عنوان ارمغان بزرگ علوم تجربى، موجب شد تا علوم تجربى در رأس علوم قرار گیرد و روش کشف حقایق تلقى شود به طورى که هر امرى که با این روش، قابل بررسى نباشد، باطل و غیر واقعى به حساب مىآید.
این مقاله در صدد تبیین این فرایند و ذکر برخى از لوازم آن از جمله تاثیر علومتجربهگرایى در حوزه دین مىباشد .
۳.
هدف آفرینش انسان، عبادت خداى متعال و رسیدن به کمال مطلوب است، چنان که در سوره ذاریات آیه 56 مىفرماید: «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» . بهترین راه شناخت پروردگار و عبادت او، شناختخویشتن است چنان که در حدیث نبوى آمده است: «من عرف نفسه فقد عرف ربه .» نویسنده مقاله به کاوشى پیرامون معرفت نفس در تفسیر المیزان پرداخته و اثبات مىکند که تنها عرفان کامل و سعادتبخش، عرفان ولایى و علوى است . طبق نظر علامه طباطبایى، شاهراه عرفان همانا خودشناسى و خودسازى است و بستر اصلى آفاق اندیشههاى علامه در حوزه عرفان، آیه کریمه «یا ایها الذین آمنوا علیکم انفسکم» (2) مىباشد و آن را کلید سلوک و شهود معرفى مىنماید .
در پایان نتیجهگیرى مىکند که مرحوم علامه، قرآن، احادیث و روایات را منبع مستقل و اصیلى براى عرفان جامع مىدانند و عرفان قرآنى و اهل بیت علیهم السلام; یعنى وصول به مقام شهود حق در عالم و آدم را بر روى همه آدمیان و طبقات و صنوف، گشوده مىداند و هر کس را طبق ظرفیت وجودى، تلاش، جهاد و اجتهادش از حقایق معنوى بهرهمند مىنماید .
۴.
مقاله حاضر، نگاهى است کوتاه به معرفى و شناسایى حضرت مهدى علیه السلام . هدف از این مقاله، اثبات ولادت مهدى علیه السلام و تعیین مصداق آن حضرت است . انتخاب این موضوع از آن جهتشایان توجه است که امروزه شبهاتى در باره اصل ولادت آن حضرت مطرح شده و علاوه بر کتابها و مقالات مستقلى که در این باره نوشته شده است، چندین سایت اینترنتى نیز براى تخریب شخصیتحضرت مهدى علیه السلام و تحریف منابع اصیل اسلامى فعالیت جدى دارند . از این رو، بر پژوهشگران و محققان اسلامى لازم است در برابر چنین اقداماتى ساکت ننشسته و قلم و زبان خود را در دفاع و حمایت از ریشهدارترین مساله اسلامى و امیدبخشترین عنصر اعتقادى شیعه، به کار گیرند .
۵.
نگارنده در این مقاله، طى مقدماتى مناسب، با اشاره به یک نقد جدى نسبتبه استدلالهاى دینى، سعى کرده است طریق کشف و شهود را به طریق استدلال نزدیک کند و آنگاه به تقویت و تاکید بر طریق کشف پرداخته است; البته بدون این که از صلابت طریق استدلال و براهین اثبات خدا ذرهاى بکاهد، تاثیر ملموستر طریق کشف و راه دل را برجسته نموده و بدین ترتیب توصیه مىنماید که اندیشمندان بر این طریق در امر خداشناسى و معرفى دین، تاکید بیشترى نمایند تا عمده افراد جامعه که غیر خواص مىباشند بتوانند بهتر هدایتشوند و با تقویت روحیه عرفانى که در اعماق هر انسانى به ودیعت نهاده شده، نگرش آنها نسبتبه ذات اقدس الهى و دین، عاشقانهتر شده و بدین ترتیب یکى از عوامل عمده دین گریزى خنثى گردد .
۶.
آراى سیاسى فقهاى صفویه و قاجاریه، بخشى از فرآیند کلى تحول اندیشه سیاسى تشیع را مىسازد . این آرا، برآیند اندیشه سیاسى گذشته است، اما خود نیز مقدمهاى براى شکلگیرى اندیشه حکومتى شیعه در دوره پس از قاجاریه گردید . در واقع، بدون تحقق اندیشههاى فقهى و سیاسى عالمان گذشته، تصور شکل یافتن اندیشه ولایت فقیه از سوى امام خمینى رحمه الله غیر ممکن بود . گر چه اندیشه ولایت فقیه امام خمینى رحمه الله با آراى گذشته متفاوت است، ولى از این جهت که اندیشهاى براى ساختن حکومت اسلامى است، با دیگر اندیشههاى سیاسى شیعى قرابت دارد . از این رو، آنچه پیش رو دارید، مرورى کوتاه بر تحول و تغییر اندیشه سیاسى شیعه در برههاى خاص از تاریخ تشیع است .
۷.
نگارنده در این مقاله، نظریه آقاى کدیور را با عنوان «حکومت انتصابى» که در شماره دوم مجله آفتاب به چاپ رسید مورد نقد و بررسى قرار داده است .
نویسنده با تبیین اشکال مختلف قیاس که در استدلالهاى آقاى کدیور مورد استناد قرار گرفته است، چگونگى مغالطات به کار گرفته شده در آن مقاله را برشمرده و با تشریح انواع قیاسها در علم منطق، این امر را به اثبات رسانده است که قیاس مورد استناد در مقاله یادشده، از صور عقیم آن مىباشد .