شعرپژوهی (بوستان ادب)

شعرپژوهی (بوستان ادب)

شعرپژوهی (بوستان ادب سابق) سال پنجم تابستان 1392 شماره 2 (پیاپی 16) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

دگردیسی خون به مار در گرشاسب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خون گرشاسب نامه مار بنای سیستان دگردیسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 803 تعداد دانلود : 71
روایات اساطیری همواره با اشارت ها و دلالت هایی رمزگونه و نمادین با اموری شگفت همراهند و این شگفتی ها در منطق اسطوره ، چیزی جز باورها، امیال و آرزوهای دیرین انسان هایی کهن برای رهایی از ابهامات و پیچیدگی های هستی نبوده است؛ یکی از این امور شگفتی زا، دگردیسی موجودات و پدیده ها به یک دیگر است که خود حاصل خلاقیت هایی کهن و نشان گر تجلّیات گوناگون روانی، اجتماعی، زبانی، زمانی و مکانی انسان ها در دوره های باستانی است. این دگردیسی ها گاهی در متون حماسی جلوه هایی خاص به خود می گیرند. در «گرشاسب نامه»ی اسدی طوسی نیز یکی از این دگردیسی ها، پیدایی «مار» از «خون» آدمیان در روایت «بنای سیستان» است. این جستار بر آن شده است تا با استناد به پاره ای از قراین و شواهد و تحلیل آن ها، رازوارگی این شگفتی را بازنماید؛ تلاشی که می تواند آفرینش «مار» از «خون» را با برخورداری از مفاهیمی تمثیلی و گاه پارادوکس گونه هم چون بقا، اقتدار، حیات، استحکام و نیز، دژمنشی های سالارمدارانه تبیین کند. انعکاس این پدیده در گرشاسب نامه ی اسدی طوسی گواهی بر اصالت و قدمت این منظومه ی عظیم حماسی است و خود مجملی است از تفصیل های رازناک در اساطیر کهن ایرانی.
۲.

بررسی جنبه های حماسی در شعر نیما(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حماسه نقد شعر شعر اجتماعی شعر نو فارسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر نیما و شعر نو
تعداد بازدید : 652 تعداد دانلود : 321
داستان ها و اشعار مبتنی بر توصیف اعمال پهلوانی و بزرگی ها و افتخارات قومی را در تعریفی سنتی، حماسه می گویند. اما این تعریف در دوره ی معاصر تطور یافته و به ویژه در شعر، بسیار متفاوت و گسترده تر شده است؛ زیرا با ایجاد دگرگونی های نوین در عرصه ی جوامع بشری و تحت تاثیر قرارگرفتن تدریجی جوامع سنتی، تحولی در نوع نگرش به همه ی مقولات زندگی بشری ایجاد شده و مبانی ادبیات حماسی نیز مانند سایر مقوله های علوم انسانی نیاز به بازشناسی و بازتعریف پیدا کرده است. نوشتار حاضر بر اساس چنین دیدگاهی سعی دارد جنبه های مختلف این دگرگونی مفهوم حماسه را در شعر نیما یوشیج، نشان دهد. برای رسیدن به این مقصود ابتدا به روند تطور تعریف سنتی حماسه تا دوره ی معاصر اشاره می شود و سپس نمودهای حماسی در شعرهای نیمایوشیج بررسی می گردد. برای انجام این کار، شعرهای حماسی نیمایوشیج به طور کلی به دو دسته تقسیم شده اند: دسته ی اول شعرهایی هستند که نیما درآن به پیکارها و حماسه های مردمی ملل مختلف از گذشته تا امروز پرداخته است؛ دسته ی دوم، شامل اشعاری ست که در آن ها دست کم سه مقوله ی جداگانه ی حماسه ی محلی، حماسه ی دینی و حماسه ی درونی را می توان تشخیص داد. نیمایوشیج این سه نوع شعر را به ترتیب در شعرهای «پی دار و چوپان»، «دانیال» و «خانه ی سریویلی» بازسرایی کرده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که با وجود این که در جوهر شعر و حتی در زبان نیما می توان روح و مضامین و رویکرد حماسی را مشاهده کرد، در اندیشه و شعر وی تعریفی تازه از حماسه و قهرمانان حماسی پدید آمده که آشکارا نشان و تاثیر اندیشه و ادبیات عصر نوین جهان و تجربیات زندگی شخصی و اجتماعی شاعر را می توان دید.
۳.

نقد و بررسی داستان فرود سیاوش بر اساس رویکرد ساخت شکنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرود ساخت شکنی کیخسرو ژاک دریدا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی ساختارشکنی
تعداد بازدید : 827 تعداد دانلود : 387
ژاک دریدا (Derrida, Jacques) با بنیان­گذاردن رویکرد ساخت­شکنی، هرگونه قطعیت معنا را رد کرد. دریدا معتقد بود که باید در رویارویی با هر متن، آن چه را تاکنون آشکار دانسته­ایم، کنار نهاد و با شکستن آگاهانه­ی شالوده­ی متن، امکان بروز معناهای دیگرگونه را فراهم کرد. در داستان فرود، ظاهر امر از این قرار است که بر خلاف توصیه­های مکرر کیخسرو مبنی بر نرفتن از راه کلات و درگیر نشدن با فرود، توس خودسرانه از راه کلات می­رود و فرود را می­کشد. در این جستار، با تحلیل داستان فرود بر مبنای نقد ساخت­شکنی، کوشش شده که قرائتی دیگر از این داستان پیش روی خواننده قرار گیرد؛ به این ترتیب که با توجه به نشانه­های درون­متنی در شاهنامه، چنین به نظر می­رسد که برخلاف ظاهر این داستان، کیخسرو ، به فرود به چشم یک رقیب سرسخت می­نگریسته ؛ کسی که پور ارشد سیاوش بوده و بالتبع نسبت به تصدی مسند قدرت، اگر بیش تر از کیخسرو سزاوار نباشد، کم تر از او هم نبوده است؛ از این رو کیخسرو که از جانب فرود، احساس خطر می کرده، با طراحی دسیسه­ای در پشت پرده با رجال حکومتی، در پی نابودی برادر خود برآمده است. او به بهانه­ی انتقام از افراسیاب، سپاهی را به سپه­سالاری توس، روانه­ی مقر فرود می کند تا بزرگ­ترین رقیبش در سلطنت را از میان بردارد. سپس برای فریب اذهان عمومی، چندی توس را در بند می­کند و بعد او را آزاد می­گرداند و به این ترتیب، موفق می­شود بدون برانگیختن کوچک ترین سوء­ظنی، بزرگ ترین رقیبش در سلطنت را از میان بردارد.
۴.

پیوند «زلف» و «دل» و کارکردهای هنری آن در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حافظ دل زلف تداعی یا فراخوانی واژگان و معانی شیوه ی تعابیر و تصاویر هنری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
تعداد بازدید : 274 تعداد دانلود : 607
در میان آفرینندگان آثار ادبی، خواجه شمس­الدین محمد حافظ شیرازی، جایگاه ویژه ای دارد. این تمایز و برجستگی در گرو عوامل متعددی است از جمله این که حافظ در پدیدآوردن آثارش، شگردهای هنری فراوانی را به کاربسته که بسیاری از آن­ها به رفتار و کارکرد وی با زبان و شیوه­ی واژه­گزینی و واژه­چینی او بر روی زنجیره­ی سخن مربوط است. حافظ­پژوهان بسیاری تمام تلاش خود را به کار بسته­اند تا خود را در جهان ذهن و زبان حافظ وارد کنند؛ اگرچه بسیاری از این تلاش­ها، به نتایج ارزشمندی دست یافته اما هنوز «ماجرای پایان ناپذیر حافظ» در آغاز راه است و هر روز شاهد تلاش­های پی­گیر در شرح، تفسیر و گره­گشایی از منظورهای خواجه ی شیراز و به ویژه کشف رمز و راز ظرافت­های کلام وی هستیم و هرکس از زاویه ای دیگر به آثار وی می­نگرد. توانمندی حافظ در فراخوانی و احضار واژگان بر روی زنجیره­ی گفتار و نیروی تداعی­گری ذهنی وی، بر کسی پوشیده نیست. در این مقاله برای نشان دادن گوشه­ای از این توانمندی­ها، کارکرد و پیوند هنری دو واژه یا اصطلاح «دل» و «زلف» در غزلیات حافظ بررسی شده­است. در دیوان حافظ این دو واژه در حدود 78 مرتبه (در واحد بیت) با هم و مرتبط با یک دیگر به کار رفته­اند که در هر بار با تصویر و تعبیری متفاوت روبرو می­شویم. دراین مقاله این کارکردهای هنری در 22 دسته تقسیم شده که بررسی و تحلیل آن ها از اهداف اصلی این مقاله است.
۵.

بررسی انواع مکاشفات عرفانی در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهود مولانا مثنوی معنوی کشف کشف معنوی کشف صوری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : 683 تعداد دانلود : 817
مسأله ی کشف و شهود یکی از مسایلی است که عرفان های تمام ملل حول آن می چرخند. به طورکلی مکاشفات عرفانی در مثنوی معنوی را می توان به دو دسته ی کشف های صوری و کشف های معنوی تقسیم نمود و هر کدام از آن ها نیز انواعی دارد. این مکاشفات صوری و معنوی در برخی جهات با نظریه ی و. ت. استیس (W. T. Stace) در مورد مکاشفات، قابل انطباق است. در این پژوهش نیز مکاشفات مثنوی معنوی بر حسب احوال آفاقی (صوری) و انفسی (معنوی) مورد بررسی قرار گرفته و سپس به تشریح ویژگی های مشترک آن ها از جمله عینیت، احساس ثقه، احساس شادی و ... پرداخته شده است. البته در برخی از این موارد استیس به خطا رفته و یا برخی از ویژگی های مکاشفات اسلامی قابل تطبیق با نظریه ی او نیستند. علاوه بر این، ویژگی های اختصاصی حالات آفاقی و انفسی بررسی شده است و در نهایت به این نتیجه رسیده ایم رسیده رم که مکاشفات مثنوی علاوه بر مطابقت با برخی از الگوهای عرفان غربی، در نوع خود بی نظیر هستند و از جهاتی بر عرفان غربی نیز برتری دارند.
۶.

بررسی گونه های فخر در دیوان طالب آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: انواع ادبی مفاخره طالب آملی گونه های فخر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 848 تعداد دانلود : 838
مفاخره که از فروع نوع ادبی حماسه به حساب می آید، یکی از بن مایه های مضمونی شعر فارسی، بلکه ادبیات جهان به شمار می رود. البته در این میان برخی شاعران به فراوانی از آن سود می برند که طالب آملی یکی از این چهره هاست. طالب آملی با نازش به خود و شیفتگی به شعر خویش، در خودستایی و برتری جویی مبالغه کرده است. در این مقاله، گونه های مختلف فخر طالب در بیش از ده تقسیم بررسی و دلایل مفاخره ی شاعر نیز به تمامی بیان شده است و این نکته چشم انداز تازه ای برای این مقاله رقم زده است. همچنین سخن در «ضد فخر یا واسوخت از فخر» مبحث جدیدی است که در مقاله ی حاضر و با توجه به شواهد متعدد آن در شعر طالب آملی، مورد توجه قرار گرفته است. سخن ستایی و فخر به فضایل اخلاقی، از برترین مفاخرات طالب آملی است.
۷.

گفتن ناگفتنی ها مشکل است(بررسی ناگفته های مولوی در مثنوی معنوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی مثنوی معنوی ارتباط کلامی یاکوبسن ناگفته ها

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
تعداد بازدید : 812 تعداد دانلود : 394
با آن­که مثنوی معنوی یکی از جامع­ترین و بزرگ­ترین آثار عرفانی ادبیات فارسی محسوب می­شود، سراینده آن آشکارا بیان می­کند که از گفتن برخی مطالب و آموزه­های عرفانی سر باز زده­است. هدف این مقاله بررسی این ناگفته های مولوی در مثنوی است. مطالعه ی حاضر با بهره­گیری از شیوه­های علمی، نخست بر اساس «نظریه ی ارتباط» یاکوبسن به چگونگی انتقال پیام و نحوه ی برقراری ارتباط فرستنده و گیرنده پرداخته­است. سپس دلایل و عواملی که موجب اختلال در انتقال پیام و ناگفته ماندن برخی سخنان در مثنوی شده و سراینده آن ها را نیمه گفته، بازنهاده­است، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است و در نهایت به این نتیجه دست یافته که نارسایی و نقص در هر یک از عناصر ششگانه ی ارتباط، موجب اختلال در پیام رسانی و انتقال مفاهیم از گوینده به مخاطب شده است.
۸.

تحلیل شخصیت در داستان رستم و سهراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان نهاد نقد روان کاوی خود و فراخود شخصیت های پرشور

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی
تعداد بازدید : 441 تعداد دانلود : 106
نقد روان کاوی، از نقدهای مهمی است که در بررسی متون ادبی از آن بهره گرفته می­شود. در این مقاله براساس این نقد، به تحلیل شخصیت سهراب، رستم و کاووس در داستان «رستم و سهراب» پرداخته شده است. ابتدا شخصیت سهراب بر اساس تیپ شخصیتی «پرشور»، واکاوی و ارایه شد. باتوجه به ویژگی­های مشترک بین سهراب و این تیپ شخصیتی، از جمله: قدرت­طلبی، شجاعت، اهمیت دادن به اهداف خود، روابط عاشقانه، لذت بردن از درگیر شدن در جنگ قدرت و جدی بودن، بیان گردید که شخصیت سهراب جزو شخصیت­های پرشور است و رفتار او با توجه به این تیپ شخصیتی، تحلیل شد. در ادامه، دیدگاه فروید درباره ی شخصیت و ساختار آن یعنی نهاد، خود و فراخود، بیان شد و سهراب، رستم و کاووس نمادی از آن سه جزو شخصیت دانسته شدند. در این تحلیل، تعارض بین سهراب، کاووس و رستم به تعارض بین نهاد، فراخود و خود، تعبیر شده است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۷