اعتیادپژوهی

اعتیادپژوهی

اعتیاد پژوهی سال دوم پاییز 1387 شماره 7

مقالات

۱.

اثر بخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر افزایش سازگاری زناشویی همسران معتادان و پیشگیری از بازگشت معتادان مرد در شهر اصفهان

کلید واژه ها: رفتاری اعتیاد سازگاری زناشویی مهارت های ارتباطی رویکرد شناختی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره بعد از ازدواج
تعداد بازدید : 202 تعداد دانلود : 764
طرح مساله: این پژوهش به اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی، با رویکرد شناختی- رفتاری ، بر میزان سازگاری زناشویی همسران معتادان و پیشگیری از عود معتادان می پردازد. روش: بررسی حاضر، یک پژوهشی شبه تجربی است که با دو گروه آزمایش و کنترل انجام شده و ضمن استفاده از متغیر آزمایشی (آموزش های مهارت های ارتباطی به مدت 8 جلسه)، از پیش آزمون و پس آزمون 1 و پس آزمون 2، به فاصله 2 ماه استفاده شده است. نمونه مورد نظر پژوهش با استفاده از نمونه گیری در دسترس، از میان همسران معتادان مرد انتخاب شد که در حال اتمام مراحل ترک خود بوده، در مقطع زمانی 4 ماه (از فروردین تا تیرماه 1386)، به مرکز ترک اعتیاد بهزیستی اصفهان مراجعه کرده و نمرات سازگاری زناشویی آنها زیر حد میانگین بوده است. (1 انحراف استاندارد زیر میانگین). برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده در این پژوهش نیز از روش تحلیل واریانس با اندازه های مکرر و آزمون معناداری (خی دو) استفاده شد. ابزار پژوهش، مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر (1979)، با چهار مؤلفه (رضایت زناشویی، همبستگی دونفری، توافق دو نفری و ابراز محبت زناشویی) بوده است و برای سنجش بازگشت به مصرف معتادان از «تست آزمایشگاهی تشخیص سریع» ، استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده، حاکی از آن است که آموزش مهارت های ارتباطی، در سازگاری کلی، تاثیر مثبت داشته، همچنین آموزش مهارت های ارتباطی بر مؤلفه های توافق دو نفری و ابراز محبت، تاثیر مثبت نشان داد و به افزایش هر یک از شاخص های یاد شده منجر شد، اما در مؤلفه های رضایت زناشویی و همبستگی دو نفری تاثیر مثبتی مشاهده نشد. همچنین در پیشگیری از بازگشت معتادان مرد نیز تعداد بازگشت به مصرف در گروه کنترل، بیشتر از گروه آزمایش بود ولی از لحاظ آماری معنادار نبود. نتایج: در کل، نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که آموزش مهارت های ارتباطی، با رویکرد شناختی- رفتاری، بر سازگاری زناشویی همسران معتادان مرد مؤثر است.
۲.

اثربخشی پیشگیری ازعود بر پایه ذهن آگاهی در درمان وابستگی به مواد افیونی وسلامت روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 324 تعداد دانلود : 108
هدف: بررسی اثربخشی روان درمانی پیشگیری از عود، بر پایه ذهن آگاهی در درمان وابستگی به مواد افیونی و سلامت روانی هدف اصلی این پژوهش بود. روش: در یک طرح آزمایشی، 90 بیمار مرد با تشخیص وابستگی به مواد افیونی بر پایه معیارهای DSM-IV پس از دوره سم زدایی انتخاب و بر حسب تصادف در دو گروه آزمایشی) رفتار درمانی شناختیِ و پیشگیری از عود بر پایه ذهن آگاهی( و یک گروه گواه جای داده شدند. گروه های آزمایشی در طی 12 جلسه دو ساعته، به صورت گروهی تحت درمان قرار گرفتند. آزمودنی ها به کمک مصاحبه ساختار یافته و پرسشنامه سلامت عمومی 28 سؤالی ((GHQ-28، پیش از آغاز درمان، جلسه دوازدهم و پایان مرحله پی گیری 4 ماهه، پس از درمان گروهی ارزیابی شدند. گروه گواه بدون هیچ درمان گروهی، تنها داروی نالترکسون دریافت کردند. داده ها به کمک روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های تکراری و آزمون خی دو تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش پیشگیری از عود گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی و رفتاردرمانی شناختی، در کاهش میزان عود (01/0p< )، افزایش اطاعت درمانی و مدت باقی ماندن در درمان (0001/0p< )، کاهش علایم جسمانی، اضطراب، بهبود کارکرد اجتماعی، از نالترکسون مؤثرتر است. روش پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی از نظر کاهش میزان عود، افزایش میزان اطاعت درمانی، کارکرد اجتماعی از رفتار درمانی شناختی و نالترسکون به تنهایی موثرتر بود (01/0p< ).
۳.

بررسی نیمرخ شخصیتی معتادان به مواد مخدر با استفاده از دو نظام شخصیتی کلونینجر و آیزنگ

کلید واژه ها: شخصیت اعتیاد به مواد مخدر کلونینجر آیزنگ

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات شخصیت
تعداد بازدید : 294 تعداد دانلود : 40
طرح مساله: شناسایی عوامل شخصیتی گرایش به مواد مخدر، به تشخیص و درمان هر چه بهتر اعتیاد کمک کرده و با ارائه به موقع خدمات مشاوره ای و روان شناختی نیز می توان از اعتیاد افراد مستعد تا حدودی پیشگیری کرد. لذا هدف این پژوهش، بررسی نیمرخ شخصیتی معتادان به مواد مخدر با استفاده از دو نظام شخصیتی کلونینجر و آیزنگ است. روش: یکصد نفر معتاد به مواد مخدر و یکصد نفر غیر معتاد، به روش نمونه گیری در دسترس برگزیده شدند و پرسشنامه های شخصیتی کلونینجر و آیزنگ را تکمیل کردند. برخی ویژگی های جمعیت شناختی معتادان به مواد مخدر نیز گردآوری و داده های پژوهش به کمک روش های آماری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: این پژوهش نشان داد که بین ابعاد سرشتی نوجویی (تازگی طلبی)، آسیب پرهیزی، ابعاد منشی خودراهبری و همکاری نظام شخصیتی کلونینجر و ابعاد روان نژندگرایی و روان پریش گرایی نظام شخصیتی آیزنگ، در معتادان به مواد مخدر و افراد عادی تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج: معتادان به مواد مخدر در ابعاد نوجویی (تازگی طلبی)، آسیب پرهیزی، روان نژندگرایی و روان پریش گرایی، در مقایسه با افراد عادی، نمرات بالاتر و در ابعاد خود راهبری و همکاری، نمرات پایین تری کسب کردند.
۴.

رابطه پایگاه هویت و اعتیاد در زنان استان تهران

کلید واژه ها: زنان هویت اعتیاد پایگاه هویت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی انگیزش خود و تلاشهای آن
تعداد بازدید : 689 تعداد دانلود : 376
طرح مساله: این پژوهش با هدف شناخت رابطه پایگاه هویت و اعتیاد در زنان استان تهران انجام شده است. روش: روش پژوهش، پس رویدادی است. نمونه گیری به روش در دسترس و شامل40 زن معتاد مراجعه کننده به مراکز توانبخشی استان تهران و 40 زن غیرمعتاد بود که از نظر برخی متغیرهای دموگرافیک با آنها همتا سازی شدند. از «آزمون گسترش یافته عینی پایگاه هویت من»( EOM-EIS2) (مارسیا، 1966)، برای سنجش پایگاه هویت استفاده شد. داده ها به کمک آزمون t تحلیل شد. یافته ها: آزمون t نشان داد که نمرات پایگاه های هویت سردرگم و معوق در گروه معتاد، به طور معنا داری بالاتر از گروه غیر معتاد و نمرات پایگاه هویت موفق در گروه غیر معتاد، بالاتر از گروه معتاد بود. نتایج: هرچه فرد بحران هویت را تجربه کرده باشد و از وضعیت هویتی دارای تعهد و رشد یافته تری برخوردار باشد، کمتر احتمال دارد که به معضل اعتیاد گرفتار شود.
۵.

مقایسه نگرش های نا کارآمد در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد و افراد عادی و پیامدهای روانشناختی آن

کلید واژه ها: افسردگی اضطراب سوء مصرف مواد نگرش های نا کارآمد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
تعداد بازدید : 446 تعداد دانلود : 438
طرح مساله: بر اساس تحقیقات انجام شده، فرآیندهای اعتیاد، تحت تاثیر باورها و نگرش های بیماران است. این پژوهش، با هدف بررسی نقش تحریفات شناختی و پیامدهای روانشناختی آن، در رفتار سوء مصرف مواد افراد مراجعه کننده به مراکز درمانی سوءمصرف مواد شهر بندرعباس و مقایسه آن با گروه عادی انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک طرح مورد – شاهدی است که در آن یکصد نفر از افراد سوءمصرف کننده مواد، با یکصد نفر افراد عادی که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از نظر برخی متغیرهای جمعیت شناختی با یکدیگر تقریباً همتا شده بود مقایسه شدند. گردآوری داده ها به کمک پرسشنامه های اطلاعات زمینه ای، مصاحبه بالینی، پرسشنامه نگرش های ناکارآمد و پرسشنامه اضطراب، افسردگی، تنیدگی (DASS) انجام شد. داده های پژوهش با بهره گیری از شاخص های آمار توصیفی، آزمون t، آزمون خی دو و آنالیز واریانس، تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد، افراد سوءمصرف کننده مواد، اضطراب، افسردگی و استرس بیشتری را تجربه کرده و از نظر شناختی نیز درصد بیشتری از آنها در مقایسه با گروه گواه، نگرش های ناکارآمد را نشان دادند. نتایج: نتایج نشان می دهد که نگرش های ناکارآمد می تواند به عنوان یک عامل آسیب پذیر، احتمال گرایش به سوء مصرف مواد را افزایش دهد و در نتیجه شناخت درمانی برای این افراد مؤثر به نظر می رسد.
۶.

بررسی مقایسه ای رابطه بین راهبردهای مقابله ای و نگرش نسبت به مصرف مواد در معتادان

کلید واژه ها: راهبردهای مقابله ای نگرش نسبت به مواد و معتادان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
تعداد بازدید : 606 تعداد دانلود : 188
طرح مساله: پژوهش حاضر، با هدف بررسی ارتباط بین راهبردهای مقابله ای و نگرش معتادان نسبت به مواد انجام گرفته است، روش: بررسی حاضر با نمونه ای متشکل از یکصد نفر آزمودنی (50 نفر مرد معتاد و 50 نفر مرد غیر معتاد همتا) که در محدوده سنی 34-20 قرار داشتند و در سال 87-86 برای درمان دارویی به مرکز درمانی موسسه مطالعات ملی اعتیاد ایران مراجعه کرده بودند، انجام شد. طرح پژوهشی این تحقیق نیز از نوع توصیفی (علی- مقایسه ای) است. فرضیه اصلی پژوهش رابطه بین راهبردهای مقابله ای و نگرش نسبت به مصرف مواد بود که با استفاده از پرسشنامه های راهبرد های مقابله ای کارور و شیرر و وینتراب (1989)، با 72 سوال که پایایی و اعتبار آن 63/. تا 95/. و پرسشنامه بررسی نگرش نسبت به مواد، با 20 سوال که ضریب اعتبار آن 73/. محاسبه شده بود، صورت پذیرفت. آزمون های آماری مورد استفاده t دو گروه مستقل و خی2 بوده است. یافته ها: داده ها حاکی از تفاوت معنادار بین راهبردهای مقابله ای و نگرش مثبت نسبت به مصرف مواد 2/36 X2 = در سطح معناداری P<0/000است. نتایج: نتایج نیز حاکی از عدم تفاوت معنادار بین راهبردهای مقابله و نوع مصرف مواد است.
۷.

پیشگیری از عود مروری بر مدل رفتاری- شناختی مارلات

کلید واژه ها: سبک زندگی خود کارآمدی عوامل خطر ولع مصرف وابستگی به الکل و دیگر مواد عود و پیشگیری از آن مدل درمانی شناختی و رفتاری مهارت های کنار آمدن انتظار از مواد پرهیز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 854 تعداد دانلود : 122
پیشگیری از عود ، جزء مهمی از درمان الکلیسم است. این مدل به وسیله مارلات و گوردون پیشنهاد شده است. آنها معتقدند که تعیین کننده های بی واسطه، ( برای مثال، موقعیت های پر خطر، مهارت های کنارآمدن ، پیامد انتظارات و تاثیر پرهیز از تخلف) و پیشایندهای پنهان (برای مثال، عوامل سبک زندگی و اشتیاق ها و ولع ها )، می توانند در عود اعتیاد سهیم باشند. همچنین، مدل پیشگیری از عود، راهبردهای مداخله ای جهان و خاص بی شماری را که درمانگر و مراجع، در هر قدم از فرایند عود، با آن مواجه می شوند، یکپارچه می سازد. مداخلات خاص، شامل شناسایی موقعیت های پر خطر برای هر مرجع و افزایش مهارت های آنان برای کنار آمدن با این موقعیت ها، افزایش خودکارآمدی مراجع، از بین بردن باورهای غلط درباره اثرات الکل، مدیریت لغزش ها و بازسازی ادراکات مراجع، از فرایند عود است. راهبردهای جهانی ازجمله، ایجاد تعادل در سبک زندگی مراجع و کمک به آنها در جهت ایجاد علایق مثبت، باعث به کارگیری فنون کنترل محرک ها و فنون مدیریت اشتیاق به مصرف مواد و بسط دادن نفشه های مسیر عود می شود. در این چارچوب، مطالعات چندی، از مدل پیشگیری از عود حمایت نظری و عملی کرده است.
۸.

بحث ویژه : تبیین مفاهیم و موانع توسعه از دیدگاه های مختلف با تاکید بر تاثیر منفی مواد مخدر بر توسعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 145 تعداد دانلود : 24
آیا می توانیم جزء کشورهای توسعه یافته باشیم؟ راه های رسیدن به توسعه کدام است؟ موانع توسعه نیافتگی کدامند؟ این قبیل سئوالات از مهم ترین پرسش هایی است که از زمان تقسیم جهان به دو بخش توسعه یافته و توسعه نیافته در ذهن تقریباً اکثر مردم، بویژه متفکرین، دانشمندان سیاسی و محققین امر توسعه در کشور نقش بسته و هر یک برای دستیابی به توسعه و قرار گرفتن در سطح کشورهای توسعه یافته طرح ها و ایده های مختلفی را که اغلب برگرفته از مطالعات و یافته های کشورهای غربی است ارائه نموده اند. این مسئله از اهمیت خاصی برخوردار است، چرا که از یکسو، متاسفانه مطالعات آکادمیک توسعه ای در سطح نخبگان علمی کشورهای جهان سوم، به جز چند مورد جزیی صورت نگرفته و از سوی دیگر، مطالعات غربی انجام شده را نیز نمی توان به کشورهای جهان سوم و کشورمان تعمیم داد. زیرا شناختی از جهان سوم و کشورمان توسط کشورهای توسعه یافته صورت نگرفته است. این مقاله در صدد پاسخگویی به سئوالات فوق نیست، اما می خواهد برخی از مفاهیم توسعه را به طور مختصر توضیح دهد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۷