نجم الدین جباری

نجم الدین جباری

مدرک تحصیلی: استادیار دانشگاه کردستان، کردستان، ایران
پست الکترونیکی: njabari@uok.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

Re-reading the Position of Women in Islamic-Iranian Mystical Texts (With Reference to Attar and Rumi’s Works)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Islamic - Iranian Mysticism Mystical Texts Women Attār Rumi

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 562 تعداد دانلود : 321
Contrary to the traditional disciple-making efforts presented by commentators of mystical works, which aim to consolidate a fanatical attitude towards mysticism and hide any epistemological defects, these works have their own disadvantages, similar to any other knowledge system. One of these disadvantages is the categorization of "women," which, due to the continuation of the patriarchal worldview and the Mithraic origin of Iranian-Islamic mysticism, has been approached with a dogmatic and gender-oriented perspective. Therefore, within the mystical tradition, despite occasional praises given to women in Sufi works, they are generally regarded as symbols of evil passion, and the love for them is seen as figurative and lustful. In these instances, the mystical texts acknowledge their own stance, and, often in contrast to the efforts of their fanatical admirers, provide an opportunity for so-called "destructive" analyses. The present article examines the contradictions within the works of two renowned mystical poets, Attar and Rumi, specifically regarding their portrayal of "woman". By adopting a deconstructive approach, often utilizing textual evidence, it aims to highlight their patriarchal attitude. Consequently, it concludes that while researchers of mystical works have often attempted to absolve the mystic poets of their patriarchal or misogynistic gender-oriented views, the mystics themselves have not done so.
۲.

پیشنهادی برای طبقه بندی قالب های شعری ادب فارسی بر پایه نگرش پیشینیان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 416 تعداد دانلود : 794
قالب های شعری در ادبیات کلاسیک فارسی را می توان در سه رده طبقه بندی کرد: 1. قالب های رسمی که برخوردار از واژگان بشکوه و آرایه های مَدرَسی و اوزان عروضی است و اغلب برای درباریان سروده شده است؛ 2. قالب های نیمه رسمی که هرچند شاعران بزرگ در آنها طبع آزمایی کرده و شاهکارهایی را آفریده اند، امّا اقبال دربار به آنها در مقایسه با قالب های رسمی کمتر بوده است؛ 3. قالب های غیررسمی که واژگانی ساده و آرایه هایی زودفهم و اوزانی هجایی دارند و برای توده های مردم گفته شده و معمولاً سرایندگانشان ناشناخته مانده اند. قالب های رسمی اغلب با اقبال و پاداش دربار روبه رو می شد؛ این اقبال گاهی به قالب های نیمه رسمی هم می رسید، امّا بهره قالب های غیررسمی، به دلیل مقبول نبودن در دربار، ماندن در ادبیات عامّه و راه نیافتن به ادبیات نوشتاری و رسمی بوده است. با غور در متون گذشتگان می توان دریافت که نگرش پیشینیان، این طبقه بندی را همچون قانونی نانوشته پذیرفته و بدان پایبند مانده بود. جستار حاضر به شیوه تحلیلی-توصیفی، این پیشنهاد را مطرح می کند که اشعار کلاسیک ادبیات فارسی را می توان بر پایه نگرش جاافتاده پیشینیان که آن هم با توجّه به اقبال دربار شکل گرفته بود، در طبقات سه گانه رسمی، نیمه رسمی و غیررسمی طبقه بندی کرد.
۳.

نقد آرای شاهنامه پژوهان در ارزیابی نگاه بیهقی به شاهنامه و طرح انگاره ای دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد درون متنی فردوسی بیهقی خردگرایی افسانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 576 تعداد دانلود : 210
بیهقی، دبیر نامدار دربار غزنوی، با فردوسی هم عصر بود. او در تاریخی که پس از 37 سال دبیری نوشت و در آن بسیاری از جزئیات رفتارها و اندیشه های درباریان غزنوی را آشکار کرد، هیچ نشانی از فردوسی و تعاملش با دربار محمود را به دست نمی دهد. از سوی دیگر او برای اثرگذاری بیشتر کلام بر خواننده، در تاریخش به شعرهای شاعران استناد می کند؛ اما در شواهد شعری او، یادی از شاهنامه نیست و باوجود سازگاری تام ابیاتی از شاهنامه با پایان بندی رویدادهای تاریخ بیهقی ، از استناد به آن می پرهیزد. این موضوع در تحلیل های پژوهشگران با طرد فردوسی از دربار محمود مرتبط دانسته شده و گمانه زنی هایی را موجب شده که تکیه بیشتر آن تحلیل ها به شیوه برون متنی بر بازخوانی زندگی فردوسی (هرکسی از زاویه ای) متمرکز بوده و نگاه درون متنی بر شاهنامه را فروگذاشته اند. نقد و ارزیابی آن تحلیل ها نشان می دهد پژوهشگران خواست های درونی خود را بر تحلیل ها تحمیل کرده اند و همین هم ضعف بزرگ آن پژوهش ها را آشکار می کند. بررسی نگاه افسانه ستیزانه ای که ادیبان و نویسندگان زمانه بیهقی داشتند، نگاه تازه ای را پیش می کشد که نویسنده این جستار به شیوه توصیفی تحلیلی آن را موضوع پژوهش خود قرار داده و به این نتیجه دست یافته که بیهقی در منظومه فکری خود، ژانر افسانه را خِردآشوب و غیرجدی می پنداشته و شاهنامه را هم از این قاعده جدا نمی دانست؛ به همین دلیل یاد آن را در تاریخ خود فروگذاشته است.
۴.

جای گاه بابِل در باورهای اسطوره ای ایرانی و نمود آن در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران شهر بابل جغرافیای اسطوره ای غرب ادبیات فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 836 تعداد دانلود : 562
ایران شهر، نام عام سرزمین های ایران زمین است که در اساطیر ایرانی و متون پهلوی، به سرزمین روشنایی و قلمرو اهوره مزدا شناخته شده است؛ همین نگرش در کتاب های جغرافیایی دوره اسلامی و متون ادب فارسی تکرار شده که نتیجه چنین نگرشی، ایران شهر را هم چون یک مرکز برای جهان کهن می انگارد که تقدّس دارد و باید از دست اندازی اهریمنان مصون ماند. از سویی دیگر، بابل تمدّنی بزرگ و اثرگذار در بین النّهرین بود که پس از سومریان سر برآورد و بسیاری از تمدّن های خاورمیانه و شمال آفریقا و اروپا را بویژه در باورهای نجومی متأثّر کرد. با تسخیر بابل از سوی کورش هخامنشی و افزودنش به ایران، این سرزمین، همواره بخشی از ایران شهر بشمار می آمده که این وضعیّت در متون جغرافیایی اسلامی هم انعکاس یافته است. با توجّه به این انتساب، بابل هم باید مانند ایران سرزمینی سپند باشد، امّا در باور ایرانیان، همین بابل خاست گاه جادوان و اهریمنان و قلمروِ برای آنان انگاشته شده و پاره ای از مصائب ایران نیز از آن جا خاسته و این برخلاف همه انگاره های خوبی است که درباره ایران شهر وجود دارد. در این جستار به شیوه ای توصیفی تحلیلی گفته شده که چون بابل در غرب جغرافیای اسطوره ای ایران قرار گرفته، غروب جای خورشید است. چنین وضعیتی، طبق باورهای مهرپرستی، برای سرزمین های غربی و از جمله بابل شومی به هم راه آورده است.
۵.

تقابل جهان شناختی «هنر» با «جادو» در شاهنامه(با تکیه بر داستان فریدون و ضحّاک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر جادو جهان بینی زن شاهی جهان بینی مردشاهی مهرپرستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 371 تعداد دانلود : 955
واژه هنر، با توجّه به ریشه و معناهایش، فضایلی اخلاقی را تمثیل می کرد که در بستر جهان بینی مردشاهی برآمده بودند. این فضایلِ مردانه، مقابل ویژگی هایی ایستادند که در جهان بینی زن شاهی بودند؛ جادوگری یکی از این ویژگی ها بود که همچون یک ضدارزش در تقابل با هنر تعریف می شد. هنر با این بار معنایی، در همه ادوار، به عنوان خصلت آزادگان تعریف شد که این تکرارها با توجّه به خاستگاه اش (مهرپرستی)، حکایت از رسوخ جهان بینی مهری می کند که واژه در بستر آن بالیده بود. پهلوان آرمانی با تأسّی از ایزد مهر، می کوشید رفتار این ایزد را بورزد و در درونش نهادینه کند که همین هنجارها به اندرزنامه های دوران اسلامی هم درآمدند. این مقاله به شیوه ای توصیفی-تحلیلی، نخست به دگردیسی های معنایی واژه هنر می پردازد؛ سپس با بازخوانی داستان فریدون و ضحّاک، هنر را بازتاب دهنده جهان بینی مردشاهی می داند که در تقابل با جادو، به عنوان ویژگی برآمده از جهان بینی زن شاهی خودنمایی می کند.
۶.

انواع روایی سنتی در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکایت حماسه قصه مقامه افسانه انواع روایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 947 تعداد دانلود : 132
ادبیات داستانی ایران بسیار گسترده و پربار است ‘ می توان در آن گونه های مختلف روایت را دید وهر یک از آنها را نیز لذت بخش یافت. بخش بزرگی از این داستانها را داستانهای سنتی تشکیل می دهد که با وجود گستردگی وتنوع زیاد‘ هنوزبه طور جدی گامی برای طبقه بندی آنها برداشته نشده است. کارهای انجام شده در این باره که در این جستار به آنها هم اشاره کرده ایم هنوز در مراحل ابتدایی است. این مبحث طبقه بندی داستا نهای سنتی را به عنوان یک پیشنهاد با نگاه به کارهایی که تا کنون انجام گرفته‘ به بحث می گذارد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان